You searched for: ofcourse not , just a little bit (Engelska - Persiska)

a little bit .
به اندازه يک گاز کوچک .

hes just a little bit knowledgeable .
اون يک کم . همه چيزو ميدونه .

a little bit more .
جارد خوبه ، ادامه بده .

a little bit . sure .
يک کمي حتما .

everyone is just a little bit mad.
همه یک خورده دیوانه اند.

im just a little bit dizzy . come .
من يك مقدار گيج شدم بيا .

a little bit closer.
یکم نزدیک تر

and just a little bit of horse hide .
و از اينجا ميکشيمش بالا .

that stinks . just a little bit of me .
بوي گند ميده آره کمي بوي منو ميده .

no , its just a little red .
نه ، اين فقط يک خرده قرمز شده .

youre just a little girl .
ولي تو فقط يک دختر بچه اي .

a little. just a little.
آره يه ذره! آره دارم

all right , just a little one .
خوب بريز يک كوچيك .

im just a little shook up .
يه خورده شکه شدم .

just a little bump on the head. .
فقط يک کم سرش ضربه خورده .

and let me help you understand that just a little bit .
خوب بگذارید یک کم کمکتون کنم بهتر بفهمید .

i was acting for the cameras . just a little bit .
جلوي دوربينا ايفاي نقش کردم . فقط يک لحظه .

slowly. just a little bit at a time. little bit.
. يواش يواش ، هر بار يه كم ، بخور

shes just a little fucking devochka , papa .
اون فقط يک دختر بچه کو چيکه پاپا .

im just a little concerned about cost .
امّا من فقط يک نگراني کوچک بابت هزينه دارم .