You searched for: possibility (Engelska - Persiska)

possibility .
possibility .

amazing possibility.
یک امکان شگفت‌آور.

lty . possibility . correct .
lty . possibility . درسته .

that theres the possibility .
اين احتمال هست .

eliza , lets try possibility .
رو تمرين کنيمpossibilityاليزا بيا .

it's only a possibility.
اين فقط يه احتماله.

which leaves one possibility .
چون امکان ترک ما را نداشت .

there's another possibility,
يه احتمال ديگه هم وجود داره

and whats the third possibility .
و احتمال سوم چيه .

i saw no strategy , no possibility .
هیچ استراتژی و هیچ امکانی را تصور نمی کردم .

but outside interference is a possibility .
اما دستكاري خارجي امكان داره .

all the neverending possibility that i can see .
تمام احتمالات بي انتها که ميتوانم ببينم .

and another possibility is a technological possibility.
و يك امکان دیگر امکان فنی هست.

you must not allow any possibility of a mistake
نباید اجازه بدی هیچ اشتباهی پیش بیاید

agent strahm was theorizing about the possibility .
کاراگاه استرام يک نطريه داره که يک نفر اضافي به جيگساو تو اين قتلها کمک ميکنه .

he was greatly struggling with the possibility of misdiagnosis
او درگیر امکان تشخیص نادرست بود

they've ignored the possibility of harmonious disagreement.
آنها امکان هماهنگی در عدم توافق را نادیده گرفته اند.

gathered for each other, there's a possibility.
با هم جمع بشويميك احتمالاتي وجود داره

i mean , i was worried about mug shot possibility as it was .
منظورم اينه كه نگرانم سابقه اي داشته باشي .

i realized my job was to awaken possibility in other people.
من متوجه شده بودم که شغل من این است که استعدادهای موجود در سایر افراد را بیدار کنم.