You searched for: she’s done with you (Engelska - Persiska)

im done with you .
باهات تموم كردم .

once the munce is done with you .
once the munce is done with you .

the angels are not done with you yet .
فرشتهها هنوز کارشون با تو تموم نشده .

i did what now? i'm done with you.
حالا بگو من چکار کردم ؟

but the island isn't done with you yet.
ولي جزيره هنوز با تو کار داره

depart, i say, and let us have done with you.
او با این کار می‌پنداشت که به صلح دست یافته‌است.

as soon as were done with you , these hit the streets .
به محض اينکه ما شروع کنيم نمايش اونا شروع ميشه .

we'll see how cute you are once oldham gets done with you, pal.
خواهيم ديد وقتي پيشِ اُلدهام هم ميري انقدر خوشمزه ميشي

say thou: i am not an innovator among the apostles, nor i know whatsoever shall be done with me or with you; i only follow that which is revealed unto me, and am but a warner manifest.
بگو [من‌] پدیده‌ای نو ظهور در میان پیامبران نیستم، و نمی‌دانم بر من و بر شما چه خواهد رفت، جز از وحیی که به من می‌شود، از چیزی پیروی نمی‌کنم، و من جز هشداردهنده‌ای آشکار نیستم‌