You searched for: spoken of beyond the sea (Engelska - Persiska)

law of the sea
قانون دریا

ive never spoken of .
اما هرگز حرفي نزده م .

beyond the galaxy theatre .
منظورشون تئاتر اونور كهكشان بوده .

beyond the grasp of fools .
فراتر از چنگال نادانان .

the sea . sums. .
دريا پول .

how was the sea .
دريا چطوري بود .

but its not to be spoken of afterward .
ولي بعدا از اون حرفي زده نميشه .

burn beyond the disc's reported capacity
سوزاندن بیش از گنجایش گزارش شده دیسک

and the sea swarming,
قسم به دریای آتش فروزان (که خدا روز قیامت دریا را آتش سازد و بر دوزخیان فرو ریزد).

cut off from the sea , .
يه جاي ديگه از دريا .

and the sea kept filled,
قسم به دریای آتش فروزان (که خدا روز قیامت دریا را آتش سازد و بر دوزخیان فرو ریزد).

you are spoken of as a man with a stomach for life .
مثل يک مرد بي ميل به زندگي صحبت ميکني .

i havent spoken of these things for a long time , ellie .
الي سال هاي بسياري كه دربارش حرف نزدم .

free to sail the seas beyond the edges of the map . free from death itself .
آزادم كه در دريا به هر كجا سفر كنم از مرگ طبيعي آزادم .

the seas my mother .
دريا مادر منه .

when the seas overflow;
و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود،

when the seas swarm over,
و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود،