You searched for: their master example of explanatory logic; (Engelska - Persiska)

one more example of this.
یک مثال دیگر از این.

an example of a bar chart
نمونه‌ای از یک نمودار میلهname

no greater example of treason .
خيانتي از اين بزرگتر نيست .

an example of chinglish from wikipedia.
مثالی از چینگلیش، برگرفته از ویکیپدیا.

i'm an extreme example of this.
من نمونۀ افراطی این هستم.

just another example of how american knowhow .
فقط يک مثال ديگه از اينکه چطور فوت و فن آمريکا .

for them is the abode of peace with their lord and he is their master – the result of their deeds.
آنان را است خانه آرامش نزد پروردگار خویش و او است دوست ایشان بدانچه بودند می‌کردند

for them is the home of peace with their lord, and he is their master—because of what they used to do.
آنان را است خانه آرامش نزد پروردگار خویش و او است دوست ایشان بدانچه بودند می‌کردند

*python memoization – a python example of memoization.
*python memoization – a python example of memoization.

that reinforce the power of their masters .
که قدرت اربابان را تحکيم مي‌کند .

because were not their masters , even the most bizarre manias .
، چون که ما اربابشون نيستيم حتي بيشتر جنون هاي ناشي از هوس .

though loyal and pure , the machines earned no respect from their masters .
با وجود وفاداري ماشين‌ها آنها هيچ احترامي . از جانب اربابانشان دريافت نمي‌كردند .

by god, we sent messengers to communities before you, but satan made their deeds appear alluring to them. he is their master today, and they will have a painful punishment.
به خدا سوگند كه براى مردمى هم كه پيش از تو بوده‌اند پيامبرانى فرستاده‌ايم. ولى شيطان اعمالشان را در چشمشان بياراست. و در آن روز شيطان دوستشان خواهد بود و آنها راست عذابى دردآور.

; examples: some examples of common usage.
; نمونه‌ها: بعضی از نمونه‌های کاربردی رایج.

verb frames (examples of use)
قابکهای فعل) نمونه‌های استفاده (

do they not see that we have created cattle for them, out of what our hands have wrought, so they are their masters?
آيا نديدند كه ما با دستان [قدرت‌] خود براى ايشان چهارپايانى آفريديم كه آنها را در اختيار دارند

by allah, we have certainly sent [apostles] to nations before you. but satan made their deeds seem decorous to them. so he is their master today and there is a painful punishment for them.
به خدا سوگند كه براى مردمى هم كه پيش از تو بوده‌اند پيامبرانى فرستاده‌ايم. ولى شيطان اعمالشان را در چشمشان بياراست. و در آن روز شيطان دوستشان خواهد بود و آنها راست عذابى دردآور.

have they not seen that we have created for them—of what our hands have worked—cattle, so they have become their masters?
آيا نديدند كه ما با دستان [قدرت‌] خود براى ايشان چهارپايانى آفريديم كه آنها را در اختيار دارند

actual experiments and modelling related to experiments, experimental logic is still held to be the best example of the kind of explanatory logic pursued. thus, standard methodol ogy regards statistical analyses of non experimental data to be quasi experiments, considers mathematical modelling as thought experiments, or – as a minimum – employs concepts originating from the conduct of experiments: dependent and independent vari ables. the experiment becomes the paradigm for reasoning both
آزمایشات واقعی و مدل سازی مربوط به آزمایشات ، منطق تجربی همچنان بهترین نمونه از نوع منطق توضیحی دنبال شده است. بنابراین ، روش استاندارد با توجه به تجزیه و تحلیل آماری داده های غیر تجربی به عنوان شبه آزمایش ، مدلسازی ریاضی را به عنوان آزمایشات فکری در نظر می گیرد ، یا - به عنوان حداقل - مفاهیم ناشی از انجام آزمایش را به کار می برد: متغیرهای وابسته و مستقل. این آزمایش به الگوی استدلال هر دو تبدیل می شود