You searched for: word of mouth (Engelska - Persiska)

word of mouth .
صداي کلمه .

word of advice .
پيشنهاد داري .

a word of caution .
به اخطارها توجه کنيد .

any word of my betrothed .
کلمه اي از نامزديمون .

word of advice , shithead .
يه نصيحت ، احمق جان .

who twists the word of god .
که از فرمان خدا پيروي نميکند .

a word of that . what was it .
حتي يک کلمه نفهميدم اين چه زبونيه .

i dont understand one word of it .
يه کلمه اش را هم نميفهمم .

is the promise in the word of god .
قول در دنياي خدا هست .

i wont hear another word of that rubbish .
ديگر نمي‌خواهم به اين اراجيف گوش دهم .

he looks happier . any word of his wife .
اون خوشحاله از زنش خبري نشد .

for he must respect the word of the ephors .
شما بايد به صحبتهاي کائنان احترام بگذاريد .

now , the word of god dwells within everyone .
کلمه خداوند در وجود همه ما هست . من ميخوام اين کلمه بيرون بياد .

the quran is not the word of condemned satan.
این (قرآن) گفته شیطان رجیم نیست!

well, word of advice: bring back the comedian.
خب، بذار يه نصيحتي بهت بکنم، کمدين رو برگردون رو صحنه

it's taught [by] word of mouth, and it's an informal education system around this.
این کار به صورت غیر آکادمیک آموزش داده می شود ، و تنها سیستم آموزشی غیر رسمی برای آن وجود دارد.

it spread almost entirely through word of mouth, virally, across teachers, parents, people involved in education.
تقریبا از طریق دهان به دهان بتوسط معلمین، والدین، و افرادی که درگیر آموزش و پرورش هستند منتشر شده.

or words of wisdom .
يا لغات حکمت .

i said the words of god .
من کلام خدا را گفتم .

for the words of his voice .
براي کلماتي که ميگويد .