You searched for: remettre (Franska - Persiska)

- faut remettre ça.
- وایستا، "ژوپیتر"، باید دوباره برنامه بریزیم.

que remettre à zéro
چه چیز بازنشانی شود

faudrait remettre ça.
بايد دوباره اينکارو بکنيم. کل کشور رو با ماشين بريم.

on peut remettre ça ?
ميتونيم بعداً با هم حساب کنيم رفقا؟

- elle va se remettre.
داره حالش بهتر ميشه توني

de s'y remettre ?
برگشتن بهش؟

essaie de la remettre.
نگاش کن و باز پات کن.

bon, je vais remettre ça.
بذار اين رو درست كنم.

elle va s'en remettre.
حالش خوب ميشه

je peux m'y remettre ?
ميتونم برگردم سر اين؟

- elle va s'en remettre.
-اون حالش خوب مي شه .

- elle va s'en remettre ?
حالش خوب ميشه دکتر؟

a remettre en main propre.
ازم خواست مطمئن شم که شخصا شما اينو مي گيريد

alors pourquoi le remettre ?
پس چرا الان دوباره اون نقاب رو مي‌زني؟

aidez-moi à le remettre.
بايد کمکم کني اينها رو سر جاشون بذارم

elle va bien s'en remettre ?
آخر فهميدن چي بهش حمله کرده؟

je reviendrai remettre les récompenses.
چند دقيقه ديگه برميگردم که جوايز رو اهدا کنم

vous pouvez me remettre sous 5asa ?
-راستش رو بخواي نه

alan, tu vas vraiment remettre ça ?
آلن واقعا قراره دوباره این کارو انجامش بدیم ؟

- articles à remettre en place!
چيکار مي کني ؟