You searched for: انقلابی (Persiska - Engelska)

گرجستان:سنتی انقلابی
georgia: revolutionary spirit · global voices

اون واقعا یه فرد انقلابی است،
he's a complete revolutionary.

سازمان خبات انقلابی کردستان ایران
khabat

طبیعی بود هر انقلابی یک دوره گذرا داره .
its normal . each revolution has its transition period .

و سپس قربانی حزب انقلابی کمونیستی بوده ایم.
then we were victims of the pri.

وی از سوی فدراسیون انقلابی ارمنی کاندید شد.
he was nominated by the armenian revolutionary federation.

همه انقلابی بودند و با شاه مبارزه کرده بودند .
everybody had been a revolutionary and had fought the shah .

این پیامد ناخواسته انقلابی است که با دوستان‌مان آغاز شد.
this is the unintended consequence of the revolution that started with our four friends.

و هر دفعه که انقلابی پیش میاد، بزور راه آب را میبندند.
and if there's any revolution, they cut off the water.

انقلاب صنعتی باعث وقوع انقلابی در زمینه اندیشه سیاسی شد.
the industrial revolution produced a parallel revolution in political thought.

من میخوام افکار انقلابی بیشتری رو ببینم. و من امیدوارم.
i want to see more revolutionary thinking, and i remain hopeful.

نماد گرایی در این کار هنری به دقت وقایع انقلابی آن دوره را نشان داده است.
symbolism in this work of art closely represents the revolutionary events taking place at the time.

تعداد دیگر از کامنت‌ها زیبایی این عکس و حس انقلابی آن را ستایش کردند.
others praised the beauty of it and its revolutionary sense.

بهره‌گیری از آهن برای کشاورزی بانتو و نیز شکار و گردآوری خوراکی‌های آنان انقلابی بود.
at the end of the iron age, nubia became a major manufacturer and exporter of iron.

او وارد مدرسه انقلابی مانگیونگده، دانشگاه کیم ایل-سونگ و دانشگاه مسکو شد.
he attended mangyongdae revolutionary school, kim il-sung university, and moscow university.

این سازمان که دارای ایدئولوژی انقلابی بود، از میان جنبش دانشجویان ژاپن در ۱۹۶۹ پدید آمد.
as the jordanian authorities refused to allow them into jordan, they were handed over to japan.

در قرن بیست و یکم ما دوباره انقلابی داریم که در آغاز قرن بیستم شروع شد و هنوز هم ادامه دارد.
now, in the 20th century we had a revolution that was initiated at the beginning of the 20th century, and which is still going on.

این حزب در ۱۹۷۱ توسط به عنوان انشعابی آنتی رویزیونیستی از «جنبش چپ انقلابی» تأسیس شد.
this has led to desertions from the party, as many cadres instead joined the chávez camp.

می‌فهمیم که آن کلید را یک نقاش انقلابی در دوران جوانی به او داده و او با ورود به بازیگری درصدد پیدا کردن او بوده‌است.
the key was given to her as a teenager by a painter and revolutionary that she helped to escape the police.

4- سیستم soft deleteدر نسخه انقلابی 3.1 ما شاهد اضافه شدن امکان حذف پست ها به صورت موقت خواهیم بود.
as such, ascraeus (the successor to 3.0.0 olympus) is to become phpbb 3.1.0.