You searched for: بزاق (Persiska - Engelska)

بزاق
saliva

بزاق آور .
sialagogic .

ايجاد بزاق .
salivation .

با بزاق آميختن .
insalivate .

به نظر مياد از بزاق قاتل باشه
most likely from the killer's saliva.

همینطور خون بزاق دهان و عرق هم هست
and there are also blood, saliva and sweat

تا بزاق شما ترشح کند و آن را قورت دهید
to let out saliva and sip it three times to drink it

هم خلط و هم بزاق ممکن است حامل ویروس باشند.
both sputum and saliva can carry large viral loads.

بيخيال ، يکم بزاق دهنتو را اين بچه هاي بد بمال .
come on , get some saliva on those bad boys .

بعضی از مایعات بدن مانند بزاق و اشک قادر به انتقال hiv نیستند.
some bodily fluids, such as saliva and tears, do not transmit hiv.

ما فکرمیکنیم که سلولهای سرطان عملا" از غده جدا میشن و داخل بزاق میشن.
we think that cancer cells actually come off the tumor, get into the saliva.

در سگ‌ها، احتمالاً دندان‌ها کمتر از دندان‌های انسان‌ها دچار پوسیدگی می‌شوند زیرا بزاق سگ‌ها ph بسیار بالایی دارد و مینای دندان را حفظ می‌کند.
=== canines ===in dogs, the teeth are less likely than humans to form dental cavities because of the very high ph of dog saliva, which prevents enamel from demineralizing.

اوره از تولید شده توسط برخی از باکتری های میکروبیوتا در اوروفارنکس، که در بزاق بلعیده می شود، نتایج این ازمایش را تحت تاثیر قرار نمی دهد، زیرا به دلیل اسیدیته بالای معده به سرعت دناتوره می شود.
the urease produced by some bacteria of the microbiota in the oropharynx, which is swallowed in saliva, does not influence the results of this test, as it is rapidly denatured due to the high acidity of the stomach