You searched for: به معنی روان، خرد و روح (Persiska - Engelska)

فساد جسم و روح .
the dissolution of body and soul .

است به معنی فروتن و مهربان soon این
this is "soon," meaning meek

در واقع این به معنی غم و اندوه است.
and it actually means sad.

و روح القدس آمين .
and the holy ghost . amen .

است به معنی خوب hoo این
this is "ho," meaning good

زندگي و روح مهماني .
life and soul of the party , .

است به معنی بی پروا geum این
this is "geum," which means rash

به معنی اتصال با دنیا بود.
it meant a connection to the world.

این به معنی به عهده گرفتن نیست
that's not taking over.

اشتها به معنی میل به خوردن غذا و احساس گرسنگی است.
appetite is the desire to eat food, felt as hunger.

اون به معنی پیدا کردن علاقه ام بود
it was about finding my passion.

اما برای ما اون به معنی آزادی بود.
but for us it meant freedom.

چه آهنگی را باید به معنی هندی گوش دهم
what song should i listen

این به معنی نرمش در برابر تروریسم نیست.
this isn't about being soft on terrorism.

ایسان در زبان تایلندی به معنی شمال شرقی است.
it is usually attached to a trailer or a plow.

برای خانه‌دارها، هفته طلایی به معنی کار بیشتر است:
for homemakers, golden week can actually mean more work:

این به معنی اعلان جنگ به امپراتوری هخامنشی بود.
this meant that sparta was also effectively at war with persia.

این البته به معنی آموزش همه پرسنل بهداشتی است.
this means, certainly, to retrain all health staff.

هیپرکراتوز نوعی بیماری پوستی به معنی ضخامت طبقه شاخی است.
vitamin a is also listed as connected to the pathology.

به معني مخالفت با .
i its not because i disapprove .