You searched for: توانستند (Persiska - Engelska)

نمی توانستند اینقدر صبر کنند.
couldn't do it. could not wait.

توانستند اين ملت رو بنيان بزارند
to establish this great nation.

چطور توانستند با ما اين کار را کنند؟
how could they do this to us?

آنها مي توانستند فرستاده ما را بکشند
they might kill our envoy even if we go in goodwill.

آنها توانستند زنان جوان را به حرکت درآورند.
they were able to mobilize young women.

به خاطر آن؛ 6000 آدم توانستند که ببینند
six thousand people got to see because of that.

این آثار توانستند به یافتن قدمت زمین کمک کنند.
these works helped establish the antiquity of the earth.

سوال هایی که می توانستند سخت باشند، نه ؟
it could get awkward, right?

آنها نمي توانستند به اين راحتي وارد تالار بشوند
couldn't they also easily intrude into my chamber as well?

تا اينكه توانستند چنين ملت بزرگي رو بوجود بيارند
to establish this great nation.

خوشبختانه يک جيناز مردم مي توانستند ذره ذره اضافه شوند.
fortunately, a dozen of people could add bits and bits,

در نتيجه نه توانستند به پاى خيزند و نه طلب يارى كنند.
and neither stand up nor defend themselves.

بنابراین، ریتم ها می توانستند بی عیب و نقص بمانند کاملا دقیق
so the rhythms could be pretty intact too, pretty concise.

آنها توانستند در تور اروپایی گروه ترش متال سوئیسی کورونر همراه شرکت کنند.
they soon embarked on a tour of europe with the swiss thrash metal band coroner.

[چنان بر زمين افتادند] كه نه توانستند برخيزند و نه از خود دفاع كنند
and neither stand up nor defend themselves.

در غیر اینصورت امروز تایلندیهایی زیادی نمی توانستند در دور و اطراف قدم بزنند .
otherwise there wouldn't be many thais walking around today.

طرفداران سریال‌های ماجرایی در بازار زیرزمینی توانستند نسخه‌های دی‌وی‌دی این سریال را تهیه کنند.
in response to these concerns, members of the u.s. military met with the creators of the show.

مسلمانان توانستند اجازهٔ تبلیغ آیین تازه و برپایی مسجدی در چانگان پایتخت چین را بگیرند.
china was able to remain outside of the conflict and push for a peaceful resolution to the conflict.

اما به هر حال بالاخره توانستند لامپ را با موفقیت روشن کنند. اما به هر حال بالاخره توانستند لامپ را با موفقیت روشن کنند.
but were able to light that, and do it very successfully.

اونا توانستند بر مشکلات فائق بیایند-- محافظت در برابر شکارچیان، دستیابی به غذا، بهداشت کافی‌.
they could outsource all their problems -- protection from predators, food finding, health maintenance.