You searched for: در پرتو چنین تغییری (Persiska - Engelska)

اما من فکر می کنم چنین تغییری بعید باشد.
but i think that's unlikely.

آیا کشاورزی با چنین تغییری سازگاری دارد ؟
is agriculture adapted to that?

و ما لازم است که چنین تغییری را شروع کنیم.
we have to start changing this.

سیستم کشاورزی، و از همه مهم تر، غلات در هندوستان، هرگز شاهد چنین تغییری نبوده اند.
the agricultural system and, more importantly, the crops in the field in india have never experienced this before.

اگر زراعت هرگز چنین تغییری را تجربه نکرده، پس چطور قادر به سازگاری است ؟
if agriculture hasn't experienced that, how could it be adapted?

لازم است محصولاتی که آماده برای چنین تغییری هستند را پرورش دهیم، و لازم است در این کار سرعت به خرج دهیم.
we have to get climate-ready crops in the field, and we have to do that rather quickly.

تو چه می دانی شاید او [در پرتو تعالیم اسلام از آلودگی] پاک و پاکیزه شود
and how do you know, maybe he would purify himself,

پس از عبور از یک روزنه و یک میدان مغناطیسی، بسیاری از اتم‌های موجود در پرتو در سطح فوقانی انرژی انتقال lasing باقی می‌مانند.
after passing through an aperture and a magnetic field, many of the atoms in the beam are left in the upper energy level of the lasing transition.

و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‌ساختیم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودی)، نزدیک بود به آنان تمایل کنی.
and had it not been that we had already established you, you would certainly have been near to incline to them a little;

و سوگند به همه‌ی چیزهائی که (سرعتی بدانها داده شده است که در پرتو آن، وظائف خود را هر چه زودتر) به گونه‌ی ساده و آسان انجام می‌دهند!
and [by] those who glide [as if] swimming

(ولی) کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمانشان هدایت می‌کند؛ از زیر (قصرهای) آنها در باغهای بهشت، نهرها جاری است.
as for those who believe and do good deeds, their lord guides them in their faith. rivers will flow beneath them in the gardens of bliss.