You searched for: فارسی بلد نیستی (Persiska - Engelska)

کاش فارسی بلد بودم
is that u in ur profile

هنوز هم بلد نیستی برام یه صبحانه ی کوفتی درست کنی .
and yet you cant make me a simple damn breakfast .

تو شنا بلد نيستي .
you cant swim .

تو که هاکي بلد نيستي .
you dont know hockey .

تو رکتوم را بلد نيستي .
you dont know the rectum .

بلد نيستي ، نقشت بي خوده .
and she just wont do .

پس انگليسي بلد نيستي , نه؟
no english, huh?

تو مطمئني که انگليسي بلد نيستي ؟
are you sure you don't speak english?

انگليسي بلد نيستم حالا انگليسي بلد نيستي آره .
nono english , you no speak english now , .

تو که بلد نيستي فکر بکني تو يک عوضيه کوني هستي .
youre not capable of thinking , youre a fucking idiot .

اول از همه از اون لغتها استفاده نکن چون اصلا اين کارو بلد نيستي .
first of all , stop cussing , because youre not good at it .

ميدوني تو مبتلا به نوع حادي از . هکبن هستي . هيچ کاري بلد نيستي .
you know , you suffer from a severe case of cds . cant do shit .

تو داري يه کتاب مصور اسپانيايي مي خوني . تو که اسپانيايي بلد نيستي ، مرد
you're reading a comic book in spanish, and you don't read spanish, man.