You searched for: مرا یاد تو می اندازد (Persiska - Engelska)

خوب، این مرا کمی به یاد عمل جراحی می اندازد.
well, it reminds me a little bit of surgery.

.تو می تونی بری
you may go.

تو می خوای . ‏ .
are you .

یانگوم، تو می میری
jang-geum, you will die

تو می خوای چکار کنی ، .
and how about you , whats going on with that lawschool thing .

تو می تونی یه شاه باشی .
you could be a king .

این مرا یاد یک تیتر می اندازد که به تازگی دیده ام: "آموزش: جدا ساز بزرگ."
it brings to mind a headline i saw recently: "education: the great divide."

اون چیزیه كه تو می خوای .
thats what you want .

آن من را به حيرت مي اندازد
that is amazing!

خودم انگشتها تو می شکونم.‏
you say one more word, i'm gonna break your fingers.

چرا تو می خواستی منو ببینی؟
why did you wish to see me?

تو مي ترسي؟
what?

تو مي توني بري.
you can leave.

اما تو مي دونستي
but you knew.

. تو مي توني تلاش کني
you could pitch in,

اون منو ياد تو ميندازه .
it reminded me of you .

. تو مي توني ، زودباش
you can do this. come on.

- تو مي توني بري- بله
- you can go. - yes.

تو مي توني انگليسي حرف بزني ؟
you speak english?

و بسيار به ياد تو باشيم،
"and remember you much,