You searched for: گردآوری (Persiska - Engelska)

گردآوری شیر
milk collection

گردآوری داده‌‌ها
data collection

گردآوری و ارائه مدارک
documentation

فرهنگ‌نویسی: عمل گردآوری کردن لغت‌نامه‌ها.
lexicography: the practice of compiling dictionaries.

گردآوری و بازخوانی آن بر عهده ماست‌
indeed assembling the qur’an and reading it are upon us.

همگی در موعد روز معیّنی گردآوری می‌شوند،
"all will certainly be gathered together for the meeting appointed for a day well-known.

اینها نانوسیم‌های گردآوری شده توسط ویروس هستند.
these are virus-assembled nanowires.

در اینجا فهرستی از شهرهای نروژ گردآوری شده‌است.
this is a list of towns and cities in norway.

توجه کنید -- خیلی اختصاصی کار می‌کنیم. واژه «گردآوری.»
notice -- we're very specific -- that word "compile."

«به‌راستی همگان در موعد روزی معلوم گردآوری شوندگانند.»
"all will certainly be gathered together for the meeting appointed for a day well-known.

پس ساحران براى موعد روزى معين گردآورى شدند
so all the magicians gathered together