You searched for: lockade (Svenska - Persiska)

- brysselkålen lockade.
فقط اومد واسه کلم بروکسل ها.

du lockade honom.
تو اونو خر کردي.

nej, du lockade dem.
نه، تو فريب داديشون.

-hur lockade han upp dig?
خب، اين دلقک چطوري تو رو براي بالا رفتن از بلندي راضي کرد؟

hon lockade oss med skatter.
بعد با جواهر

- du lockade kore till meliaåsen.
تو هموني نبودي که بهت دستور داده شد تا "کوره" رو تا کوهستان مليا اسکورت کني؟

-vad lockade er med experimentet?
خب ، چي شما رو به اين آزمايش جذب كرد ؟

och lockade dig i hans fälla.
و شما رو براي مقاصد شخصيش اغفال کرد

de lockade ner mig i vattnet-
اونا بخاطر یه شستشو فریبم دادن

- norrington lockade bort dem med den.
-نورينگتون" بردش که اونها رو ببره "

wall street lockade de unga och ambitiösa.
وال استريت، جوانان و جاه طلب‌ها را به سمت خودش ميکشاند

hon lockade mig in. det var det liksom.
اون منو به سمت خونش جذب ميکرد

de lockade mig ut till träsket och tog mig.
اونا منو با دوز و کلک کشوندن سمت مرداب (به رودخونه های اطراف لوئیزیانا میگن بایو) و بعدم منو گرفتن

vad var det som lockade med det här experimentet?
خب ، چه چيزي تو رو به اين آزمايش جذب كرد ؟

deras insikt lockade dem att gå med i flocken.
طبيعت باعث ميشد اونا هم به اين اطراف بيان.

den drev mig och lockade mig. jag hade ingen kontroll.
منو به طرف خودش كشيد و منو اغوا كرد هيچ كنترلي از خودم نداشتم

ert arbete med tesserakten lockade hit loke och hans allierade.
...کار شما با "تسراکت" بود که باعث جلب توجه "لوکي" و متحدانش بهش شد

okej, likheten var det som lockade mig först men inget mer.
باشه، آره آره، شباهتشون منو به سمتش کشوند ولي فقط همين.

när du hade två ben och ingen baby som lockade till sig zombier.
تازه اون موقع شما ، دو تا پا داشتين و يه نوزاد هم نداشتيم که با گريه ش واکرها رو متوجه ما کنه

jag kanske lockade hit zachette så vi kan ta pengarna och sticka.
و منو با خودت بکشي پايين. شايد من به زاکتي گفته م بياد اينجا که اونا نتونن مچمو بگيرن... و بتونيم پولو بگيريم و با هم باشيم...