Şunu aradınız:: expressing (İngilizce - Farsça)

i was just expressing an opinion .
من فقط داشتم نظرم را ميگفتم .

many have been expressing similar thoughts.
خيلي ها چنين عقيده اي رو ابراز كرده اند

you cant win me by just expressing regret .
با کمي اظهار پشيماني ، تو نميتوني به من غلبه کني .

have all sent letters expressing their rejection.
همه ي نامه هاشون برگشت خورده

and mr . wayne , in expressing our own excitement .
و آقاي وين صحبت ميکنم و بايد هيجان خودمون را اعلام کنم .

its just our way of expressing ourselves , i suppose .
به نظر من اين يکي از روش هاي نشان دادن شخصيت ما زناست .

but thais have resorted to creative means of expressing dissent.
ولی‌ تایلندی‌ها شروع به استفاده از ابزار خلاقانه برای بیان مخالفت خود کرده‌اند.

does the virus also bind ace2-expressing cells in other organs?
آیا این ویروس به سلول‌های دارای ace۲ در اندام‌های دیگر هم متصل می‌شود؟

detained since two years for expressing himself, jabeur mejri has been released.
پس از دو سال، ماجری که به علت بیان نظرش به زندان افتاده بود آزاد شد.

expressing his disbelief on the legal and judicial system, royal pashtoon responded:
رویال پشتون با اظهار بی‌اعتقادی خود به سیستم قضایی و قانونی پاسخ می‌دهد:

they said: "are you expressing your true ideas before us or are you jesting?"
قوم به ابراهیم گفتند: آیا تو (بر علیه شرک و اثبات توحید) حرف حق و حجت قاطعی برای ما آورده‌ای یا سخنی به بازیچه و هزل می‌رانی؟

denial is one method of expressing your fear of thinking about the true significance of the short insight you have on your issue.
انکار یکی از روش‌های بیان ترس از فکر کردن به اهمیت واقعی بینش کوتاهی است که در مورد موضوع خود دارید.

by expressing it as an if-then statement, you can get the message across without appearing to boss another person around.
و با استفاده از شکل جمله شرطی این پیام رو منتقل می کنید. بدون اینکه در حال برتری و دستور دادن به شنونده به نظر بیاید.

i picked two well-known examples, because they're very well-known for expressing science through art.
من دو مثال معروف را انتخاب کردم، آنها علم را از طریق هنر توصیف می کنند و به همین دلیل خیلی معروفند.

but working on this project enabled her to make a connection to someone that she cares about and enabled her to keep on learning new things and continuing to practice her creativity and developing new ways of expressing herself.
ولی کار کردن روی این پروژه او را قادر ساخت تا با کسی که دوستش داشت ارتباط برقرار کند و به او چیزهای جدیدی یاد داد و خلاقیت او را پرورش داد. و راه‌هایی جدید برای بیان احساساتش به او نشان داد.

* rdf is a simple language for expressing data models, which refer to objects ("web resources") and their relationships.
* rdf یک زبان ساده برای توصیف مدل های داده است که به اشیا ("منابع") و روابطشان اشاره دارد.

it is suggested that it can be useful to reflect a paraphrase of what another person has said, highlighting the nvc components implicit in their message, such as the feelings and needs you guess they may be expressing.
پیشنهاد می‌شود که این می‌تواند مفید باشد که در بازتاب نقل قولی از شخص دیگر مولفه‌های ارتباط غیر خشونت آمیزی را که به طور تلویحی در پیام آمده است برجسته کنیم، مانند احساسات و نیازهایی که شما حدس می‌زنید آنها ممکن است بیان کرده باشند.

*"tesseract", 20-min experimental film expressing eadweard muybridge's obsession with time and its images at the turn of the century.
* "tesseract", 20-min experimental film expressing eadweard muybridge's obsession with time and its images at the turn of the century.

but i can tell you, this is the moment to celebrate through connecting ourselves with those people in the street and expressing our support to them and expressing this kind of feeling, universal feeling, of supporting the weak and the oppressed to create a much better future for all of us.
ولی می تونم بهتون بگم، این زمانی است که با ارتباط خودمان با مردم در خیابان می توانیم جشن بگیریم ارتباط خودمان با مردم در خیابان می توانیم جشن بگیریم و حمایت مان رو از اونها ابراز کنیم و این حس رو، این حس جهانی حمایت از ضعیف ها و سرکوب شده ها و این حس رو، این حس جهانی حمایت از ضعیف ها و سرکوب شده ها رو برای خلق آینده ای بسیار بهتر برای همه ما ابراز کنیم.

tao of jeet kune do is a book expressing bruce lee's martial arts philosophy and viewpoints, published posthumously (after bruce lee's death in 1973).
طریقت جیت کان دو (به انگلیسی tao of jeet kune do) عنوان کتابی نوشته بروس لی (استاد هنرهای رزمی) است پیرامون فلسفه و مبارزه در هنر رزمی ابداعی خود یعنی جیت کان دو.