尝试学会如何从人工翻译例句找到译文。
changing
从: 机器翻译 建议更好的译文 质量:
来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
添加一条翻译
changing room
رختکن
最后更新: 2015-05-11 使用频率: 2 质量: 参考: Wikipedia
changing annotations
@ title: window
最后更新: 2011-10-23 使用频率: 1 质量: 参考: Wikipedia
theyre changing .
اونا دارند تغيير ميكنن .
最后更新: 2011-10-24 使用频率: 1 质量: 参考: Wikipedia
by changing cell:
با تغییر سلول:
changing character set
تغییر نویسهگان
row changing failed.
خرابی در تغییر سطر.
changing authentication token
تغییر نشانۀ احراز هویت
as changing and harsh .
دگرگون شده و ناگوار .
changing rolls . sorry .
حلقه را عوض کن ، ببخشيد .
hey , wait . im not changing .
صبر کن ، من عوض نشدم .
changing the keyboard layout...
در حال تغییر طرحبندی صفحه کلید...
im changing . i can feel it .
دارم عوض ميشم . اينو حس ميكنم .
changing who plays player 1.
تغییر کسی که با بازیکن ۱ بازی میکند.
最后更新: 2011-10-23 使用频率: 4 质量: 参考: Wikipedia
about king's changing attitude
تغییر نگرش پادشاه نگرانه
we're doing changing media.
کار ما، هنر رسانه ی تغییر پذیر است.
最后更新: 2015-10-13 使用频率: 1 质量: 参考: Wikipedia
this-- this is changing the future?
این-- این آینده رو تغییر می ده؟
but the plan kept changing every day .
اما هر روز برنامه تغيير ميکرد .
nothing . you keep changing your position .
يك چيزي كه گفته با اون چيزي كه ميگه نميگيره .
to talk about changing the highest lady
برای بحث در مورد جایگزینی بانوی اول نیست
were changing the order we do things .
برنامه کاري مون را تغيير داديم .