您搜索了: golgi complex (英语 - 波斯语)

complex
عقده روانی

complex .
:پيچيده .

golgi apparatus
دستگاه گلژی

complex fraction .
برخه مشترک .

complex number:
عدد پیچیده:

lying's complex.
دروغ پیچیده است.

immune complex diseases
بیماری‌های کمپلکس ایمنی

is infinitely more complex .
خيلي پيچيده تر از اينه .

electra complex . yeah , that .
مجموعه الکترا . آره ، همون .

fortunately im not very complex .
خدا را شکر که من آدم پيچيده اي نيستم .

a complex yet symmetric labyrinth
name

globalization is getting more complex.
مفهوم جهانی شدن پیچیده تر می شود.

and yet, our lives are complex.
در حالیکه , زندگی ما پیجیده است.

i'd go with the god complex.
من با پيچيدگي كار خدا بهتر حال كردم

electra complex , plain and simple .
مجموعه الکترا ، خالي و ساده .

and slightly more complex things appear.
و چیزهای اندکی پیچیده تر بوجود می آیند.

and they build a big, complex world.
و یک دنیای پیچیده می سازند.

but it has all this complex behavior already.
اما تمساح همه این رفتارهای پیچیده را دارد.

so what do we know about complex systems?
پس ما در مورد سامانه‌های پیچیده چه می‌دانیم؟

i was starting to develop an inferiority complex.
ديگه کم کم داشتم عقده خودکم بيني پيدا مي کردم