您搜索了: never learn a thing! (英语 - 波斯语)

i never had a thing .
من که تا حالا هيچي نداشتم .

you never learn. .
تو هيچوقت ياد نميگيري .

i never ordered such a thing.
من هرگز چنين دستوري ندادم.

i've never done such a thing.
من هرگز چنين کاري رو نکردم

no! i've never done such a thing!
نه ! من هیچ وقت همچین کاری نکردم

i never eyed a thing that isnt mine .
هرگز من به تاج وتخت چشم ندوختم .

no. i've never done such a thing
نه ، من چنین کاری را نکرده ام

ive never even heard of such a thing .
من تا حالا چنين چيزي نشنيدم .

not a thing .
هيچچي .

i have never asked you to do such a thing!
!هرگز ازت نخواستم چنين كاري بكني

i've never heard such a thing before
من هرگز چنین چیزی را قبلا نشنیده بودم

but you never had the chance to say a thing
اما تو هرگز این شانس را نداشتی که چیزی بگی

about a thing .
« چيزي نباش .

unfortunately , our boy would never say such a thing .
بدبختانه پسرمون هرگز چنين چيزي نخواهد گفت .

madam, never... never... has such a thing occurred
...بانوی من، هرگز...هرگز چنین اتفاقی نیافتاده

i learn a little
کمی یاد گرفتم

a thing like that cant .
آنقدرها هم چيز مهم نبود .

hell of a thing , huh .
يه جهنم ، ها .

and learn a few things .
و يک چيزهايي را هم يادبگيري .

even if i had to die, i'll never do such a thing.
حتي اگر هم بميرم حاضر نيستم چنين كاري بكنم