来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
byen kievukraine. kgm
ukraine. kgm
最后更新： 2011-10-23
使用频率： 1
质量：
asia/ ho chi minh- byen
آسیا/ چونگ‌کینگ
最后更新： 2011-10-23
使用频率： 1
质量：
byen sevastopol' ukraine. kgm
ukraine. kgm
最后更新： 2011-10-23
使用频率： 1
质量：
minsk (byen) belarus. kgm
مینسک( شهر) belarus. kgm
最后更新： 2011-10-23
使用频率： 1
质量：
og du bor jo i denne byen,
حال آنکه تو در این شهر جای داری، یا حرمتت در آن هتک شده.
最后更新： 2014-07-03
使用频率： 1
质量：
sao paulo (byen) brazil. kgm
سائو پائولوbrazil. kgm
最后更新： 2011-10-23
使用频率： 1
质量：
denne byen ligg i databasen frå før.
در حال حاضر این شهر در دادگان موجود است.
最后更新： 2011-10-23
使用频率： 1
质量：
denne byen finnes allerede i databasen.
در حال حاضر این شهر در دادگان موجود است.
最后更新： 2011-10-23
使用频率： 1
质量：
nei, sannelig, jeg sverger ved denne byen,
به این شهر [:مکه] سوگند نمی‌خورم.
最后更新： 2014-07-03
使用频率： 1
质量：
vi snudde opp ned på byen, og lot teglstein regne over dem.
آن گاه (آنجا را زیر و رو کردیم و) بالای آن را پائین، (و پائین آن را بالا) گرداندیم، و با سنگهائی از گِل متحجّر شده ایشان را سنگباران نمودیم. [[«سَافِل»: پائین. قسمت زیرین. «أَمْطَرْنَا»: باراندیم. «سِجِّیلٍ»: گِل متحجّر شده (نگا: هود / 82، فیل / 4).]]
最后更新： 2014-07-03
使用频率： 1
质量：
angi geografisk sted for byen oppgitt ved by, provins og land.
تنظیم محل جغرافیایی به شهر مشخص‌شده به وسیلۀ نام ، استان و کشور.
最后更新： 2011-10-23
使用频率： 1
质量：
sett frem en lignelse for dem, folkene i byen da utsendingene kom til dem.
[داستان] مردم آن شهرى را كه رسولان بدانجا آمدند براى آنان مَثَل زن:
最后更新： 2014-07-03
使用频率： 1
质量：
hans folk svarte ganske enkelt: «driv dem ut av byen. disse folk foregir å være rene!»
آن قوم، پیغمبر خود لوط را پاسخی ندادند جز آنکه گفتند: او و پیروانش را از شهر بیرون کنید که آنان مردمی هستند که (این کار را پلید دانسته و از آن) تنزه می‌جویند.
最后更新： 2014-07-03
使用频率： 1
质量：
byens innvånere innfant seg med tegn på glede, og han sa:
(از سوی دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالی که شادمان بودند.
最后更新： 2014-07-03
使用频率： 1
质量：