来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
cataclysme !
کارم تمومه.
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
un cataclysme.
وقتي باتري محفظه تموم بشه
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
due à un cataclysme.
يه تداخل خيلي بزرگ
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
je rêve parfois au cataclysme.
خب ، يکي از اون خواب هاي ناگهاني هستش.
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
vraisemblablement... un cataclysme nucléaire.
احتمالا، يه كشتار همگاني اتمي
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
ce serait un cataclysme homérique.
و هرگز همچنين چيزي رو نبيني. فاجعه اي در حد حماسه خواهد شد
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
puis quand viendra le grand cataclysme,
آنگاه که هنگامه بزرگ فرارسد
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
le plus grand cataclysme... de l'histoire.
عاليه همينجا نگهش دار
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
ce cataclysme s'est vite transformé en miracle.
اين تحول عظيم به نظر رسيد که چيزي کمتر از معجزه نبوده است.
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
je l'avais dit, je renifle le cataclysme!
بهت چي گفتم؟ حس مي کنم يه چيزي داره مي ياد طرفم.
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
en éventrant cette montagne, on va déchaîner un cataclysme.
اگه اين کوه رو بشکافيم و بازش کنيم همه جهنميان فرار ميکنن
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
il faut y mettre la dague en sûreté pour empêcher ce cataclysme.
تنها جايي است که خنجر ميتونه به طور امن نگهداري بشه، تنها راهي که ميشه باهاش جنگ بين خير و شر رو تمومش کرد.
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
les rêves de cataclysme, de fin du monde, sont chose commune.
روياهاي طوفان ؛ پايان جهان خيلي طبيعي هستن
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
le cataclysme les saisit; et les voilà étendus gisant dans leurs demeures.
(در نتیجه ستیزهجوئی و طغیانگری) زلزلهای (قصرها و خانههای مستحکم) ایشان را در برگرفت (و زندگی پرزرق و برق آنان را در هم کوبید) و در شهر و دیار خود خشکیدند و مردند. [[«الرَّجْفَةُ»: زلزله. «جَاثِمِینَ»: بر زانوها افتادگان. پیکرهای خشکیده و بیجان. «فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ»: صبحگاهان در خانههای خود اجسام بیجانی شدند و نقش بر زمین گشتند. با توجّه بدین معنی، (أَصْبَحُوا) تامّه است و (جَاثِمِینَ) حال است.]]
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
mais il s'est incrusté à ma fête et on se retrouve coincés avec lui en plein cataclysme.
و اون جنده خودش اومد توی مهمونی من و حالا ما با اون گیر افتادیم توی" مستند فاجعه"،پس بنا براین...
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式
mais ils le traitèrent de menteur. le cataclysme les saisit, et au matin, ils gisaient sans vie dans leurs demeures.
(ولی) آنها او را تکذیب کردند، و به این سبب زلزله آنان را فراگرفت، و بامدادان در خانههای خود به رو در افتاده و مرده بودند!
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
j'essaie de sauver mon ranch d'un cataclysme agricole et vous faites mumuse avec cette allumeuse !
من سعي دارم زمين پدريمو که در شرف يه زمين خواري بزرگه نجات بدم و شما اينجا دارين با اين هرزه بازي ميکنين؟
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
fuir l'inondation est l'occasion idéale de perdre vos bourrelets grâce au régime cataclysme de tony la tchatche !
دوستان ،فرار از دست سيل بهترين زمان براي پوست انداختن حيوانات کريه هست " با رژيم غذائي "توني سريع
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式
quelque chose est arrivé, une sorte de cataclysme qui a complètement décimé les premières personnes, ils ont été éffacé des livres d'histoires.
يه اتفاقي افتاد يه طوفان که کلي هم تلفات داشت اولين مردم از روي کره خاکي محو شدن
最后更新: 2016-10-27
使用频率: 1
质量:
les croyants ne savent-ils pas que, si allah voulait, il aurait dirigé tous les hommes vers le droit chemin. cependant, ceux qui ne croient pas ne manqueront pas, pour prix de ce qu'ils font, d'être frappés par un cataclysme, ou [qu'un cataclysme] s'abattra près de leurs demeures jusqu'à ce que vienne la promesse d'allah.
اگر (به فرض به جای این قرآن)، قرآنی باشد که کوهها بدان به حرکت درآید، یا زمین به وسیلهی آن شکافته گردد، و یا بدان مردگان (زنده و) به سخن درآورده شوند، (باز هم بعضیها به سبب عناد با حق، بدان نمیگروند و بر راه خدا نمیروند. وظیفهی تو تبلیغ است و ایمان آوردن یا ایمان نیاوردن آنان در دست تو نیست) بلکه همهی کارها در دست خدا است. آیا مسلمانان (هنوز منتظرند که پدران و پسران و برادران و همسران و دوستان مشرک ایشان ایمان بیاورند؟) مگر نمیدانند که اگر خدا میخواست همهی مردمان را هدایت میداد؟! پیوسته کافران (در زندگی این جهان) به سبب کاری که میکنند دچار بلا و مصیبت کوبنده میگردند، و یا این که بلا و مصیبت کوبنده بر دور و بر آنان فرود میآید (و ایشان را تهدید مینماید) تا وعدهی خدا فرا رسد (که قیامت است و پروردگار سزا و جزای قطعی ایشان را بدیشان نماید). بیگمان خداوند خلاف وعده نمیکند. [[«وَ لَوْ ...»: جواب (لَوْ) محذوف است که (مَا آمَنُوا بِهِ) است (نگا: انعام / 27). «قُرْآناً»: قرآنی. کتابی خواندنی. «أَفَلَمْ یَیْأَسْ»: آیا ندانستهاند؟ استعمال (یَئِسَ) به معنی (عَلِمَ) را برخی حقیقی دانستهاند، و بعضی آن را مجازی بشمار آوردهاند و گفتهاند: مأیوس شدن، متضمّن علم و آگاهی است. «قَارِعَة»: بلای کوبنده و مصیبت ویرانگر. «تَحُلُّ»: وارد میشود. فرا میرسد. «تَحُلُّ قَرِیباً مِّن دَارِهِمْ»: نزدیک به خانه و کاشانه و سرزمین ایشان رخ میدهد و وارد میگردد. «حَتَّی یَأْتِیَ وَعْدُ اللهِ»: اگر آیه تنها راجع به صدر اسلام باشد، مراد وعده غلبه مسلمانان بر قریشیان مشرک و فتح شهر مکّه است، ولی اگر عام باشد، مراد فرا رسیدن قیامت و کیفر دادن مشرکان در آن است.]]
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量: