来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
and programmed for one purpose: .
و براي يک هدف برنامه ريزي شده اند .
最后更新： 2011-10-24
使用频率： 1
质量：
and programmed for one purpose: to kill .
: و تنها براي يک هدف برنامه ريزي شدن کشتن .
最后更新： 2011-10-24
使用频率： 1
质量：
it was the same reason he spent years shaping and polishing those rocks .
به همين دليل هم بود که سالها براي شکل دادن و صيقل دادن اون سنگها وقت گذاشت .
最后更新： 2011-10-24
使用频率： 1
质量：
in 1984 he began to take an interest in computers and programmed a number of simple games.
در سال ۱۹۸۴ به کامپیوتر علاقه‌مند شد و برنامه‌نویسی چند بازی ساده را انجام داد.
最后更新： 2016-03-03
使用频率： 1
质量：
lt�s called a rock blanket . lt�s for shaping and polishing rocks .
اين روکش سنگه براي شکل دهي و صيقل دادن سنگها .
最后更新： 2011-10-24
使用频率： 1
质量：
others praised the efficiency of this new system, and accepted skinner’s argument that programmed instruction with teaching machines would not replace teachers but free them up to concentrate on more complex problems with individual students.
最后更新： 2021-04-21
使用频率： 1
质量：
参考：
that kids come into the world already knowing so much about the physical and social worlds, and programmed to make it really easy for them to learn certain things and hard to learn others.
روانشناسی تکاملی نشان داده بچه ها در بدو تولد اطلاعات زیادی درباره دنیای فیزیکی و اجتماع دارن، روانشناسی تکاملی نشان داده بچه ها در بدو تولد اطلاعات زیادی درباره دنیای فیزیکی و اجتماع دارن، و طوری برنامه ریزی شدن که یه سری چیزا رو براحتی یاد بگیرن و یه سری رو کمی سختتر. و طوری برنامه ریزی شدن که یه سری چیزا رو براحتی یاد بگیرن و یه سری رو کمی سختتر.
最后更新： 2015-10-13
使用频率： 1
质量：
参考：
federal officials say that although paulson was involved in decisions to rescue a.i.g, it was the federal reserve that played the lead role in shaping and financing the a.i.g.
نخستین و دومین مدیرعامل، در واقع موسسین کمپانی؛ مارکوس گلدمن و ساموئل ساکس بودند و آخرین مدیر نیز لوید بلنکفین می‌باشد، که از سال ۲۰۰۶ تاکنون، سکان رهبری گلدمن ساکس را در دست دارد.
最后更新： 2016-03-03
使用频率： 1
质量：
参考：
in computer science, a thread of execution is the smallest sequence of programmed instructions that can be managed independently by a scheduler, which is typically a part of the operating system.
در علوم رایانه، اجرای یک ریسه اجرایی یا رشته اجرایی (به انگلیسی: thread) کوچترین توالی از دستورالعمل‌های برنامه‌ریزی شده است که زمان‌بند سیستم‌عامل می‌تواند آنها را به شکل مستقل مدیریت کند.
最后更新： 2016-03-03
使用频率： 1
质量：
参考：
