来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
horn intervened .
هورن دخالت ميکنه .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
that means someone must have intervened .
كه اين معني را ميده كه ليست يكي را جا انداخته .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
but in my case , no one intervened , right .
تا اينجا را که فهميديد ، درسته .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
it is still unclear who or what intervened , .
هنوز مشخص نيست چه كسي يا چه چيزي مداخله داشته .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
but l intervened and saved her , so it went to me .
، وقتي اونم نجات دادم . اومد سراغ خودم .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
apparently lazerov attempted to shoot deed . tilman intervened .
ظاهرا لازروف ميخواسته به ديد شليك كنه تيلمن مداخله ميكنه .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
her pediatrician intervened on his own daughters weight , and she is an 8 .
پزشک متخصش اين روش را براي دختر هشت ساله خودش پياده کرده .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
i had no idea what was going on, but strangers intervened, kept my heart moving, beating.
هیچ نمی دونستم چه اتفاقی داره می افته، اما افراد غریبه اومدند و کمک کردند که قلبم از کار نیفته. اما افراد غریبه اومدند و کمک کردند که قلبم از کار نیفته.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
it was then that god intervened: news on the tv of a car wreck that hours before had killed three people up north.
پس از اینجا بود که خدا مداخله کرد: اخبار توی تلویزیون درباره لاشه ماشینی بود که ساعتها قبل سه نفر را در طرف شمال کشته بود.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
as they neared the border with china, chinese forces intervened on behalf of north korea, shifting the balance of the war again.
نیروهای استقلال طلب کرهای در سراسر چین پخش شدند و در سال ۱۹۴۲ میلادی به ژاپن اعلام جنگ دادند.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
i'm here as a future-oriented person who went over the top, who did all these sacrifices because teachers intervened, and made me future oriented.
من به عنوان یک آدم آینده گرا اینجا هستم کسی که به اوج رسید و تمام این «فداکاری ها» را کرد بخاطر اینکه معلمانم مداخله کردند و مرا به یک آینده گرا تبدیل کردند.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
the john f. kennedy administration intervened in vietnam in the early 1960s to, among other reasons, keep the south vietnamese "domino" from falling.
مدیریت جان اف کندی در اوائل دهه ۱۹۶۰(۱۳۳۹) برای حفظ دومینوی ویتنامی از سقوط (که یکی از دلایل بود) در ویتنام مداخله کرد.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式
a network firewall (a device which restricts internet requests), either protecting your network or the network of the server, may have intervened, preventing this request.
باروی شبکه) دستگاهی که درخواستهای اینترنت را محدود میکند (، هم از شبکۀ شما یا شبکۀ کارساز که ممکن است مداخله کند ، محافظت میکند ، و هم از این درخواست پیشگیری میکند.
最后更新: 2011-10-23
使用频率: 1
质量:
financial incentive was exiled from the realm of helping others so that it could thrive in the area of making money for yourself, and in 400 years, nothing has intervened to say, "that's counterproductive and that's unfair."
انگیزه های مالی از حوزه کمک به دیگران اخراج شده بودند بنابراین می توانستند در حوزه پول دراوردن برای خودتان رونق پیدا کنند، و طی ۴۰۰ سال، هیچ چیزی برای گفتن اینکه "این ضد تولید و غیر عادلانه است." مداخله نکرد.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式