Sie suchten nach: blasphemy (Englisch - Persisch)

blasphemy .
ناسزا .

that's blasphemy.
. اين کفره

a blasphemy trusting your favor
...از اعتماد شما سوء استفاده کرده است

and she even spoke such blasphemy!
!!او حتی توهین آمیز با شما صحبت کرده است

i mean , how long had this blasphemy been going on .
اين کفر گويي تا کجا ميخواد ادامه پيدا کنه .

you are an insult to the name of buddha . blasphemy .
تو داري به اسم مقدس بودا توهين ميکني ، کافر .

i know it's a blasphemy, but i want to save you by all means
میدانم که یک توهین است، اما با تمام وجود میخواهم که شما را نجات دهم

and for their blasphemy and for their speaking against maryam a mighty calumny.
و (خداوند بر آنان خشم گرفت) به سبب کفر ورزیدنشان، و افترای بزرگی که بر مریم بستند. [[«بُهْتَاناً»: افتراء. دروغ بزرگی که عقلها را مبهوت و حیران می‌سازد.]]

bangladesh is a non-religious parliamentary democracy, so there is no sharia law or blasphemy law.
نظام بنگلادش، دموکراسی پارلمانی و غیرمذهبی‌ است. بنابراین در آن هیچ قانون شریعت و یا ضد آن وجود ندارد.

their prayer at the house was nothing but whistling and clapping—so taste the punishment for your blasphemy.
(آنها که مدّعی هستند ما هم نماز داریم،) نمازشان نزد خانه (خدا)، چیزی جز «سوت کشیدن» «کف زدن» نبود؛ پس بچشید عذاب (الهی) را بخاطر کفرتان!

the rational response squad, along with the filmmaker brian flemming, made headlines in december 2006 with their blasphemy challenge.
گروه پاسخ عقلانی به همراه فیلمساز برایان فلمینگ، در دسامبر ۲۰۰۶ با چالش توهین به مقدسات خبرساز شدند.

despite your horrid blasphemies , .
با وجود بي حرمتيهاي زشت .