Sie suchten nach: crumbled (Englisch - Persisch)

and the mountains crumbled
و کوه ها درهم کوبیده وریز ریز شوند.

and the mountains are crumbled, crumbled.
و رانده شوند کوه‌ها راندنی‌

and the mountains are crushed and crumbled.
و رانده شوند کوه‌ها راندنی‌

and the mountains shall be crumbled to atoms,
و رانده شوند کوه‌ها راندنی‌

of course! we must restore the law and order that's been crumbled
البته! ما باید قانون و فرمانی که شکسته شده است را برگردانیم

jang-geum! my heart crumbled when i heard you were sent to the garden
یانگوم! وقتی شنیدم که به ادویه خانه فرستاده شدی قلبم فرو ریخت

blue cheese can be eaten by itself or can be spread, crumbled or melted into or over foods.
این نوع پنیر بیشتر در سالادها و یا به عنوان مزه استفاده می‌شود و طعم مخصوصی دارد.

it broke up through atmospheric pressure, it crumbled, and then the pieces fell apart and did some damage.
اون دراثر فشارجوزمین شکسته شده تکه تکه شده و قطعاتش ازهم پاشیدندوسقوطکردند وصدمه وارد کردند.

and they say, "when we are bones and crumbled particles, will we [truly] be resurrected as a new creation?"
و (اینان و منکرانِ دیگر رستاخیز) می‌گویند: آیا هنگامی که ما استخوانی (پوسیده) و تکّه‌هائی خشکیده (و از هم پاشیده) شدیم، مگر دیگر باره آفرینش تازه‌ای خواهیم یافت (و زندگی دوباره‌ای پیدا خواهیم کرد؟!). [[«عِظَاماً»: جمع عَظْم، استخوانها. «رُفَاتاً»: درهم شکسته و از هم پراکنده. «خَلْقاً جَدِیداً»: آفرینش تازه. مخلوق نو و دوباره جان به پیکر دمیده (نگا: رعد / 5، ابراهیم / 19، یس / 78 و 79).]]

that is their recompense because they disbelieved in our verses and said, "when we are bones and crumbled particles, will we [truly] be resurrected [in] a new creation?"
اين پاداش آنهاست به سزاى آنكه به آيات ما كافر شدند و گفتند: آيا چون استخوانها شديم و بهم ريخته و ريزه ريزه، آيا به آفرينشى نو برانگيخته مى‌شويم؟