Sie suchten nach: march (Englisch - Persisch)

march
مارس

march.
قدم رو

march 1st
۱ مارس

march 2006.
march 2006.

march & 1st
& ۱ مارس‌@ option: radio

ides of march
مادر بزرگم رسماً عاشق پدر بزرگم بود. یک روز به او گفتم حیف اینهمه احساست، پدر بزرگ من مگر چه دارد که تو از او امام زاده نزد فرزندان و نوه و نبیره‌هایت درست کرده‌ای؟!!! مادر بزرگ اخم دلپذیری به من کرد و گفت: دلسوز نیست که هست، حواسش به قرص و دواهای من نیست که هست، از جوانی‌ام تا کنون نه در مطبخ ماچم کرد نه هرگز کنار مردم خوارم کرد. پدر بزرگ تو داناست! نمیفهمی دختر، داناست. او مرا می‌فهمد رگ خواب مرا می‌داند خلق و خوی مرا می‌داند. من ماتم برده بود!! سه روز بود که کتاب هنر عشق ورزیدن "اریک فروم" را می‌خواندم و یک بخشش را نمی‌فهمیدم!!! "چهار عنصر عشق: دلسوزی، احساس مسئولیت، احترام و دانایی است!!! مادر بزرگ بی‌سواد من حرفهای" اریک فروم" را برایم چه شیرین تحلیل و بررسی کرده بود. به همین سادگی!!!

11 march 2006.
* ۱۱ ژوئیه.

8th march , 2006 .
هشتم مارس 2006 .

but this is march .
اما الان مارسه .

march to dukjin!
به طرف دوکجین میرویم!

3, march 2008, pp.
3, march 2008, pp.

– march 1 (no 246).
– march 1 (no 246).

attention on the march .
همه خبردار قدم را .

retrieved march 10, 2006.
retrieved march 10, 2006.

116, march/april 1995.
۱۱۶، march/april 1995.

flight international, march 2009.
march 2009.

we would march there; .
ما تا اونجا رفتيم .

in march 2005, m.i.a.
* ادل* گوریلاز* ام.آی.ای.

8 years later march, 1550
هشت سال بعد مارس 1550

1/january–march 2002, pp.
1/january–march 2002, pp.