Sie suchten nach: starting out on your semantic journey (Englisch - Persisch)

a journey . he sets out on a journey .
يه سفر هست اون عازم يک سفر شد .

why stay out on your own .
چرا به خودت اتکا فقط کني .

if on your journey , you should encounter god .
اگه در راهت با خدا هم برخورد کردي .

you must have suffered a lot on your long journey.
حتما سفر سختي داشتيد

it�s a journey . he sets out on a journey .
يه سفره اون عازم يک سفر شد .

but youll go out on your backs .
اما بايد دولا دولا برگردين بيرون .

on your feet!
برپا!‏

back on your seat .
بشين سر جات .

spit on your grave
تف روی قبرت ترجمه ک

be on your guard .
ولي مراقب باشيد .

lie on your back , dear .
به پشت بخواب عزيزم .

based on your answers,
بر اساس پاسخ هاي شما

lm on your lawn , nebbercracker .
من الان تو زمينتم ، همسايه فندق شکن .

on your knees , down now , .
زانو بزن ، همين الان دراز بکش را زمين .

on your great alaskan adventure .
همه چيزه تو طبيعت آلاسكاست .

coming up on your right: .
در سمت راست شما خواهد بود .

get on your knees on your knees .
برو روي زانوروي زانو .

down on your knees down on your knees .
رو زانوهات بشين را زانوهات بشين .

i wanted to go all the way, all the way down the distillery, starting out with a thousand tedtalks.
میخواستم همه راه ها را رفته باشم ،همه راهی که شیره ی همه یک هزار سخنرانی ها تد را گرفته باشم. و کل راه رو برم، کل راه تا ؟؟؟؟

whats written on yours .
رو مال تو چي نوشته .