Sie suchten nach: supervisor (Englisch - Persisch)

supervisor .
برنگر .

supervisor call .
فراخواني ناظر .

formatting supervisor
بازرس کنترل ورودی

supervisor request .
درخواست ناظر .

managing your supervisor
مدیریت فرایند تحقیق

supervisor, we're done.
سرپرست، ما انجامش داديم

my supervisor saw you, too.
مافوق من هم شما را دیده است

huh? he's the supervisor here
چی؟ اون مسئول اینجاست

i was referred by your supervisor .
من از طرف سر پرست شما امدم .

our old supervisor , what is his name .
سوپر وايزر قديميمون ، اسمش چي بود .

look . id like to your supervisor , son .
ببين . ميخوام با رييست حرف بزنم .

do you know where the supervisor is?
شما میدونید مسئول کجاست؟

but supervisor jung at the garden told me...
...اما رئیس یونگ به من گفت که بیام اینجا تا

a supervisor of slaves to the princess?
پرنسس مسئول بردها بشن؟

i need to talk to your supervisor right away .
من همين الان بايد با سرپرستتون حرف بزنم .

a supervisor to prepare for the chinese envoys
ناظر برای آماده کردن مقدمات پذیرایی از نماینده های چینی احتیاج داریم

he was trying to help the boy . get your supervisor .
او داشت تلاش مي‌كرد به يک پسر كمك كنه سرپرستت را خبر كن .

is anyone here? is supervisor park in-hu here?
کسی اینجا هست ؟ رئیس پارک-این-هو اینجاست ؟

as a supervisor, i should go back to chang'an
به عنوان سرپرست من بايد به چانگ آن برگردم

i was a... regional collections supervisor for a box company.
. ناظر مجموعه محلي يه شرکت کارتن سازي هستم