Results for force translation from Dutch to Persian

task force?
نيروهاي نظامي؟

g - force.
g-force.

delta force.
نيروي دلتا

special task force.
3 گروهان ويژه محافضان

force recon. jij?
عضو نيروي ويژه هستم ، و شما؟

g - force marathon?
- forcemarathon?

dat is air force one.
اون يه نيروي هواييه

federaal task force. ja.
نيروي ويژه ي فدرال ، آره

g - force in de tent.
نيروهاي جي توي خونه

maxi-machtig, die force.
اوه ، ماکسي بزرگ، نيرو

air force een is vertrokken.
-هواپيما رئيس جمهور پرواز کرده .

de force is sterk, luke.
نيروي قويه ، لوک.

- de force zal ons leiden.
- نگران نباش نيرو مارو راهنمايي ميکنه-

- jij bent een delta force?
تو جزو دلتا فورس بودي؟

de force is sterk bij hem.
نيرو در اون قويه

g - force. waarom doe je dat?
نيروهاي جي - چرا اين كار رو كردي؟

denk aan de force, jonge padawaan.
به فکر نيروي کنوني باش پاداوان جوان

het is niet eens een air force lancering
حتي براي نيروي هوايي هم نيست.

" gezocht " jonge air force piloten
نيازمند خلبان جوان براي نيروي هوايي هستيم

er komt een speciale task force, voor irak.
ممكن نيست كه عراق باشه طبقه هفتم دستور يه امريه براي يه كار مشترك بين نيروها در عراق رو كرده