Results for paprika translation from Dutch to Persian

paprika.
-پاپريکا.

- paprika.
توکيتا! -پاپريکا!

ei. paprika.
تخم مرغ ، فلفل قرمز

paprika gevonden.
فلفل قرمز) paprika اينم)!

is dat paprika?
اون پاپريکاست؟

- gemarineerde paprika.
گوشت کبابي تند

paprika. - echt waar?
فلفل قرمز ميريزه

worst en paprika.
-خوراکِ سوسیس و فلفله. از سباتلوس گرفتم -ممنون که اومدید

misschien wat paprika?
فلفل قرمز) paprika شايد يه خورده)

paprika, wat doe je?
پاپريکا، چيکار داري ميکني؟

deze zijn zonder paprika.
با همه اون گل‌ها و تعظيم کردنهاش بايد بهشون فلفل بزني

daarom is paprika gekomen.
به همين خاطر پاپريکا اومد.

ik wist wel dat je paprika was.
مي دونستم که تو پاپريکا هستي.

loop jezelf niet voorbij, paprika.
از خودت جلو نيفت، پاپريکا!

ik heb crispy's en paprika.
گوشت گاو سرد و کباب هم داريم !

ga wat paprika en worstjes halen.
يادش بخير،قديما ما ساردين و فلفل مي خورديم ! فرنک،با ديدن تو ياد خاطرات گذشته در نيويورک ميافتم

eén met champignons, groene paprika en ui?
یه پیتزا قارچ، فلفل سبز و پیاز؟

dan zit je vast aan iets dat smaakt als paprika.
‏اون موقع گرفتار یه چیزی هستی ‏که مزه پاپریکا میده

en hilly's gevulde eieren, geen paprika.
بله - هيلي" از تخم مرغ متنفره" - ! فلفل هم نريز

ben ik niet scheutig genoeg met de paprika geweest?
فلفل شو که زياد نزدم ؟