Results for abi 7500 real time pcr system translation from English to Persian

real time system .
سيستمبلا درنگ .

real time
بی‌درنگpriority class

real time .
بلا درنگ .

real-time
بی‌درنگ

i do real time .
در زمان حال واقعي .

real time , habibti .
زمان واقعي ، حبيبم .

that's real time.
اون زمان واقعی است.

so real-time peer review.
یک جور بررسی دقیق درآنِ واحد.

return to real-time button
media controller element

it was like a date in real time .
انگار کل جريان را ضبط کردي .

could we do this all in real time?
آیا ما واقعاً می‌توانیم این را در یک زمان انجام دهیم؟

real-time data turns on the lights.
پس دادۀ لحظه به لحظه چراغ ها را روشن می کند.

they are live and reacting to me in real time.
آنها بصورت زنده پخش میشوند و در زمان واقعی به من عکس العمل نشان می دهند.

well this is fantastic. we can do this in real time.
این فوق العاده است. میتوانیم در زندگی واقعی نیز آن را انجام دهیم.

and this is her getting the world record in real time.
و ایشون داره رکورد جهانی رو بی درنگ به دست میاره.

so, effectively, you get 3d data in real time of the subject.
پس عملا اطلاعات سه بعدی سوژه روبه در هر لحظه دلخواه خواهیم داشت.

they take real-time data and immediately feed it back into the product.
آنها هر لحظه داده می گیرند و بلافاصله آن را روی محصولشان بازخور می دهند.

but here we can get both the anatomical imaging and the temperature maps in real time.
اما در اینجا ما میتوانیم هر دو تصاویر اندامی و دما را در زمان واقعی داشته باشیم. اما در اینجا ما میتوانیم هر دو تصاویر اندامی و دما را در زمان واقعی داشته باشیم.

and you know, i just find that i have to give those pieces of music real time.
و می دانید چیست، فهمیده ام که فقط باید به آن قطعه های موسیقی زمان واقعی بدهم.

what that means is that each reading can be automatically transmitted to servers to be mapped in real time.
این بدان معناست که هر ورودی اطلاعات می‌تواند به صورت خودکار به سرور منتقل شود تا به طور همزمان بر روی نقشه ظاهر شود.