Results for ailments translation from English to Persian

ailments
بیماری

from all of these modern ailments.
اونا از همه این بیماریها رها هستند.خب، این به چی‌ ربط داره؟

she used a wheelchair, suffered from skin ailments, and lost her sight.
ماریا رایشه ریاضیدان آلمانی بود که نقشی مهم در حفاظت از خطوط نازکا داشت.

i was injured all my life, and then in my early 40s i got rid of my shoes and my running ailments have gone away too.
من همه عمر پاهام زخم بودن، تا اینک در سن ۴۰سالگی کفشامو کنار گذاشتم. و همزمان بیماریهای ناشی‌ از دوندگی‌ام نیز از بین رفتند.

and what they have found uniformly is you get rid of the shoes, you get rid of the stress, you get rid of the injuries and the ailments.
و آنچه که همه آنها بهش رسیدند اینه که رها کردن کفش، یعنی‌ رها کردن استرس، و آنچه که همه آنها بهش رسیدند اینه که رها کردن کفش، یعنی‌ رها کردن استرس، از شر آسیبها و بیماریها خلاص میشید.

men! now there has come to you an exhortation from your lord, a healing for the ailments of the hearts, and a guidance and mercy for those who believe.
اى مردم! به راستى براى شما از جانب پروردگارتان موعظه‌اى آمده است و شفايى براى آنچه در دل‌هاست و هدايت و رحمتى براى مؤمنان

ailment
بیماری