Results for and the last thing you look for translation from English to Persian

so whats the last thing you did .
آخرين چيزي که انجام دادي چي بود .

this is the last thing
اين آ×رين كاريه كه من مي تونم

it may be the last thing you ever do .
شاید این آخرین کاری باشه که در زندیگتون دارید میکنید .

"hope, the last thing dies"
"امید، آخرین چیزی است که می‌میرد.

the last thing you need is coffee , joleen .
آخرين چيزي که نياز داري قهوه است ، جولين .

its the last thing hell expect .
اين آخرين چيزيه که اون انتظار داره .

and the last thing, i bring back this nudibranch.
و آخرین چیز، من باز می گردم به این لیسه دریایی.

that�s the last thing you can do for me to be a good son.
اون آخرين کاري هست که مي توني براي من به عنوان يه پسر خوب بکني.

its the last thing i do remember .
اين آخرين چيزيه که يادم مونده .

and her face was the last thing that went through my mind .
صورت اون آخرين تصويري بود که تو ذهن من نقش بسته بود .

and for the record , the last thing i am is a toff .
در واقع آخرين چيزي كه يادم مياد اينه كه آدم حسابي بودم .

thats the last thing i want , believe .
، آخرين چيزيه که ميخوام باور کن .

but id think the last thing you want , is for me to get arrested with that file .
اما من اوني که تو ميخواي دستگير کني ميشناسم .

- you look for him. - yes.
- تو دنبال اون باش- بسيار خوب

did you look for work last week .
تو هفته گذشته دنبال کار بودي .

because it would be the last thing ld ever see .
چون اين آخرين چيزي بود كه ديدم .

as you know dreyman , hope is the last thing to die .
همونطور که خودت ميدوني درايمان اميد هميشه آخرين چيزيه که ميميره .

but id expect the last thing youd want is for me to be arrested with that file .
اما من انتظار دارم آخرين چيزي که تو ميخواي اين باشه که من را با اون پرونده بازداشت کنن .

all of them , the last thing they will learn in this life .
اجازه ميدهم چيزي كه ميخوان از زندگي ياد بگيرند را تموم كنند .

but , please , do this for me . it will be the last thing i ask you to do .
اما ، خواهش ميكنم ، اين كار را براي من بكن . اين آخرين چيزيه كه ازت ميخوام برام انجام بدي .