Results for anonymous translation from English to Persian

anonymous
بی‌نام

anonymous .
بي نام .

& anonymous
& بی‌نام‌

& anonymous...
& بی‌نام... ‌

anonymous user
كاربر ناشناس

restrict anonymous
محدود کردن & بی‌نام‌

yeah , sure , anonymous .
آره ، البته ، بي نام .

its alcoholics anonymous .
اينجا ، مجمع ترک اعتياد الکليهاي بي نامه .

use & anonymous access
استفاده از دستیابی & بی‌نام‌

an anonymous source says .
يک منبع ناشناس ميگويد که .

its silent , its anonymous .
ساکت و در ابهام .

its supposed to be anonymous .
به نظرم مياد محرمانه باشه .

an online donation . anonymous .
يه اهدايي آنلاين . بي نام .

you just said your tip was anonymous .
شما فقط در مورد شخص حرفه اي گمنام حرف زديد .

an anonymous, self published manuscript.
يه کتاب کمياب و خطيه بي نام و نشانه

& anonymous (no login/ password)
& بی‌نام) بدون ورود/ اسم رمز( ‌

according to a anonymous phone call .
بر اساس يك تلفن ناشناس .

and anonymous letters to low officials?
نامهاي بي نامي كه به مقامات پايين فرستاده شده چي؟

come anonymous & leave nothing behind .
با اسم مستعار باش و همه چيزه پشته سرتو از بين ببر .

anonymous letters are sent to low officials.
نامه هاي بدون اسم براي افسران پايين رتبه هم فرستاده شده