Results for authorization system with a card ... translation from English to Persian

with a year and a half of preproduction .
اون هم به خاطر يک سال و نيم پيش توليد .

each soul will come with a driver and a witness.
در آن روز هر انسانی (اعم از نیکوکار و بدکار، به میدان محشر) می‌آید همراه با راهنمائی (که او را رهبری و رهنمود می‌کند) و همراه با گواهی (که بر پندار و گفتار و کردار او شهادت می‌دهد). [[«سَآئِقٌ»: راننده و سوق‌دهنده. مراد فرشته‌ای است که او را به سوی جایگاه محشر می‌برد و رهنمون او می‌شود (نگا: روح‌المعانی). «شَهِیدٌ»: گواه. شاهد. مراد فرشته‌ای است که بر اعمال او گواهی می‌دهد (نگا: روح‌المعانی). البته جز این فرشته، شاهدان دیگری از قبیل: فرشتگان موکل، پیغمبران، اندامهای بدن، نامه‌های اعمال وجود دارند (نگا: نساء / 41، فصّلت / 20 و 21، نور / 24، جاثیه / 29). که به شیوه‌های مختلف گواهی می‌دهند، لیکن در مضمون و محتوی با همدیگر هم‌آوا و هم‌صدا هستند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن).]]

she is long, with a beam of and a draft of .
نروجین استار یک کشتی است که طول آن می‌باشد.

she is long, with a beam of , and a draft of .
پاسیفیک جوئل یک کشتی است که طول آن می‌باشد.

a house with a glorious past and a shakier future .
خانه اي با گذشته اي پرشکوه و آينده اي متزلزل .

somebody has escaped with a lover and a lovely house,
يكي با عاشقش فرار كرده والان توي يك خونه زيباست

and every soul came, along with a herder and a witness.
در آن روز هر انسانی (اعم از نیکوکار و بدکار، به میدان محشر) می‌آید همراه با راهنمائی (که او را رهبری و رهنمود می‌کند) و همراه با گواهی (که بر پندار و گفتار و کردار او شهادت می‌دهد). [[«سَآئِقٌ»: راننده و سوق‌دهنده. مراد فرشته‌ای است که او را به سوی جایگاه محشر می‌برد و رهنمون او می‌شود (نگا: روح‌المعانی). «شَهِیدٌ»: گواه. شاهد. مراد فرشته‌ای است که بر اعمال او گواهی می‌دهد (نگا: روح‌المعانی). البته جز این فرشته، شاهدان دیگری از قبیل: فرشتگان موکل، پیغمبران، اندامهای بدن، نامه‌های اعمال وجود دارند (نگا: نساء / 41، فصّلت / 20 و 21، نور / 24، جاثیه / 29). که به شیوه‌های مختلف گواهی می‌دهند، لیکن در مضمون و محتوی با همدیگر هم‌آوا و هم‌صدا هستند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن).]]

a human judge has a conversation with a human and a computer.
یک فرد قضاوت کننده یک مکالمه با یک انسان و یک کامپیوتر امجام میده

it is implemented with a pthread.h header and a thread library.
برای کامپایل این برنامه، کامپایلر باید با پارامتر -pthread فراخوانی شود.

the old ship had been refitted with a diesel engine and a new sea winch .
قرارداد بسته بود ، کشتي قديمي . دوباره تعمير شده بود .

==description==the ship was long, with a beam of and a draught of .
یواس‌اس کالاو (ای‌ایکس-۲۰۵) یک کشتی بود که طول آن بود.

but how many people can do it , standing still with a drink and a cigarette .
اما مردم چطوري ميتونن با وجود يک نوشيدني و يک سيگار تو دستت بخندن .

he is the youngest of three children with a brother nathaniel and a sister amanda.
او یک برادر بزرگتر به نام ناتائیل و یک خواهر بزرگتر به نام آماندا دارد.

the harmonic homology with a given center and a given axis (this is a projective transformation)
همسانی موزون با یک مرکز داده‌شده و یک محور معین) این یک تغییر شکل تصویری است (

for example, a system with an external clock of 133 mhz and a 10x clock multiplier will have an internal cpu clock of 1.33 ghz.
به عنوان مثال یک سیستم بایک کلاک خارجی از 133 مگاهرتز ویک کلاک 10x چندبرابر خواهد شد.

and a staysail to sail with a headwind.
و يك بادبان هم داريم

; page size versus page table size: a system with a smaller page size uses more pages, requiring a page table that occupies more space.
هرچه اندازه صفحه کوچکتر در نظر گرفته شود، سیستم از صفحات بیشتری استفاده می‌کند که در این حالت به جدول صفحه‌ای با اندازه بزرگتر نیاز است.

and a little girl playing with a teddy bear .
و يک دختر بچه که با خرس عروسکي اش بازي ميکند .

the most common types of physical tokens are smart cards and usb tokens, which require a smart card reader and a usb port respectively.
معمول ترین نوع از نشانه‌های متصل، کارت‌های هوشمند و نشانه usb است که به ترتیب نیاز به دستگاه کارت خوان کارت هوشمند و پورت usb دارند.

and a year after that treatment, his tumor grew back with a vengeance.
ویکسال پس از درمان تومور با شدت بسیار بیشتری برگشت