Results for bacon translation from English to Persian

bacon
بیکن

bacon .
ژامبون .

and bacon .
و گوشت .

olives , bacon .
زيتون ، گوشت نمک‏زده . ‏ .

[woman] bacon?
گوشت ؟

could i have some bacon .
ميتونم يک خورده گوشت بردارم .

hey , whats shakin , bacon .
سلام ؛ دختر خوب چطوره .

i am that piece of bacon.
اون تيكه گوشته منم

bacon bacon exotic sexy movie
فیلم سکسی خارجی بکون بکون

i just i was saving that bacon .
من فقط . ميرم اون گوشت خوک را بيارم .

bacon prices are rising , peter .
پيتر ، بهاي گوشت خوك افزايش يافته است .

i think your bacon's ready.
.فکر کنم گوشتت پخته شد

maybe we can have some bacon tomorrow.
شايد تا فردا بتونيم گوشت خوك داشته باشيم

smells like bacon . looks like arson .
بويي مثل گوشت نمک زده راسته خوک را داره به نظر آتش زني عمدي ميرسه .

i just i just i was saving that bacon .
من فقط من فقط من داشتم اون گوشت را ذخيره ميكردم .

would you like vegan sausage , vegan bacon .
سوسيس دوست داري يا استيک .

i wish i was that piece of bacon. wait a second.
كاشكي اون تيكه گوشته بودم يه لحظه صبر كن

what are you doing tomatoes , sausages , nice crispy bacon .
دارين چي کار ميکنيد . گجه فرنگي و سويس و گوشت کباب کرديم .

" the question was more exactly posed in the work of francis bacon.
بحث کامل در این موضوع در آثار فرانسیس بیکن قابل مشاهده است.

but i did find bacon , which is about the most fantastic thing in history .
اما من گوشت خوک پيدا نکردم . چيزي که به نظر من خارق العاده ترين چيز در تاريخه .