Results for bear the brunt translation from English to Persian

not the bear the gun.
. خرس رو نمي گم ، تفنگ رو ميگم

no warriors can bear the torture!
هيچ كس نمي تونه شكنجه رو تحمل كنه

its the only way to bear the unbearable .
اين تنها راهيه كه آدم ميتونه مشكلات را تحمل كنه .

how can you bear the civilian office when...
چطور میتونی ...مطب شخصی رو تحمل کنی

and those who bear the load (of rain),
سوگند به آن ابرها که بار سنگینی (از باران را) با خود حمل می‌کنند،

i think he couldn't bear the stress...
من فکر میکنم او نمیتونسته ...این فشار و استرس را تحمل کنه

marjane , this poor ramine must not bear the burden .
مرجان ، اين رامين بيچاره که نبايد سنگيني بار اشتباهات پدرش را .

that no bearer of burdens will bear the burden of another
(در صحف ایشان آمده است) که هیچکس بار گناهان دیگری را بر دوش نمی‌کشد. [[«أَلاّ تَزِرُ ...»: اصل آن (أَنْ لا تَزِرُ ...) است. حرف (أَنْ) مخفف از مثقله است «لا تَزِرُ وَازِةٌ وِزْرَ أُخْری»: (نگا: انعام / 164، اسراء / 15، زمر / 7).]]

because he cannot bear the notion that the purely abstract .
چون نميتونه تفکري که صر فا فقط در ذهنمون .

that no bearer of burden shall bear the burden of another-
(در صحف ایشان آمده است) که هیچکس بار گناهان دیگری را بر دوش نمی‌کشد. [[«أَلاّ تَزِرُ ...»: اصل آن (أَنْ لا تَزِرُ ...) است. حرف (أَنْ) مخفف از مثقله است «لا تَزِرُ وَازِةٌ وِزْرَ أُخْری»: (نگا: انعام / 164، اسراء / 15، زمر / 7).]]

that no soul bears the burdens of another soul.
(در صحف ایشان آمده است) که هیچکس بار گناهان دیگری را بر دوش نمی‌کشد. [[«أَلاّ تَزِرُ ...»: اصل آن (أَنْ لا تَزِرُ ...) است. حرف (أَنْ) مخفف از مثقله است «لا تَزِرُ وَازِةٌ وِزْرَ أُخْری»: (نگا: انعام / 164، اسراء / 15، زمر / 7).]]

to enter the forbidden pool bears the penalty of death .
مجازات وارد شدن به حوضچه ممنوعه . مرگه .

drawn with ravenous hungerto the man what bears the black spot. .
هيولا به هرکي که اين کلاه سياه همراهش حمله ميکنه .