Results for briefcase translation from English to Persian

briefcase .
کيف اسناد .

set the briefcase down .
کيف را بزار روي زمين .

about the briefcase , .
در مورد كيف .

lets deliver the briefcase .
بريم اين كيف را به مري برسونيم .

im the owner of the briefcase .
من صاحب واقعي اين كيف هستم كه تو با خودت اينور اونور ميبري .

her briefcase . shell be thrilled .
كيفشو اين اونو كلي خوشحال ميكنه .

and find that girl who lost her briefcase , .
تا اون دختري كه كيفشو گم كرده پيدا كني .

all i saw was one bag and a briefcase .
تنها چيزي كه ديدم همراهتونه يک دونه كيف كوچيكه .

maybe its on the briefcase . right here .
شايد روي كيفش نوشته شده باشه آه ، آره ، اينجاست .

shell leave the briefcase near the escalator .
اون كيف را ميذاره كنار پله برقي .

the briefcase aint here . he must have taken it .
كيف اينجا نيست حتما با خودش بردتش .

why are you in aspen i brought your briefcase .
تو آسپن چي كار ميكني برات كيفتو آوردم .

is it true you have music in your briefcase , sir .
اين درسته که شما توي کيفتون ورقه ي موسيقي داريد آقا .

no , sir . the only message was about the briefcase .
نه ، قربان تنها پيغام در مورد چمدون .

baggage car , rack 3 , silver briefcase , combination 314 .
ماشين سفري ، قفسه 3 ، چمدان نقره اي ، تركيب 314 .

and youll buy him new socks and a white briefcase .
و تو براش جورابهاي تازه و يک کيف سامسونت سفيد ميخري .

and when we woke up she left . she didnt have a briefcase .
و موقعي كه ما بيدار شديم اون رفت اون كيف نداشت .

we borrow a few bucks , a small loan from the briefcase .
ما يک قرض كوچيك از اين كيف ميگيريم .

and what is with the briefcase could that actually be the football .
و توي اين کيف چيه از کجا معلوم فوتبال نباشه .

i put your tickets , passport , and your new cell phone in your briefcase .
، من بليت‌ها ، گذرنامه و موبايل شما را توي كيف‌تون گذاشتم .