Results for but now those plans appear to be ... translation from English to Persian

but they appear to be fine, thanks to you.
اما به نظر مي رسه حالشون خوب باشه و اين به خاطر توئه

these events appear to be scientific in nature
... اين اتفاقات به نظر مي رسه طبيعتشون علمي باشه

but you have to be in connecticut .
اما تو بايد در كانكتيكت باشي .

these appear to be bite marks.
اينا به نظر ميرسه جاي گازگرفتگي باشه

well , l appear to be the moose .
خب ، انگار يک گوزنم .

the file does not appear to be a playlist
پرونده به‌نظر نمیرسد یک فهرست‌پخش باشدdisc image

if it should appear to be going poorly .
اگر به نظر رسيد داره خيلي نزديک ميشه .

i want to be in your arms
می خواهم توی بغلت باشم

but now you're old enough to be married!
اما براي ازدواج به اندازه كافي بزرگ شده اي

he said: "ye appear to be uncommon folk."
(لوط بدیشان) گفت: شما مردمان ناشناخته‌اید (و ما شما را نمی‌شناسیم و نمی‌دانیم چه می‌خواهید و از شما بیمناکیم). [[«مُنکَرُونَ»: افراد ناشناخته. کسانی که بد داشته شوند و از ایشان بیزار و گریزان باشند.]]

control has to be in charge here .
در اين مورد کنترل مسئوله .

beehives are supposed to be in trees.
. کندو بايد روي درخت باشه

hey , you arent supposed to be in here .
هي ، شما نبايد اينجا باشين .

certainly we have created man to be in distress.
ما آدمی را برای رنج و محنت آفریده‌ایم (نه برای راحت و آسایش). [[«لَقَدْ خَلَقْنَا ...»: جواب قسمهای بالا است. «فِی»: معنی مصاحبت و مرادفت دارد. یعنی انسان همراه و همزاد با رنج و زحمت است و زندگی این جهان او برای استراحت و خوشی نیست. سرتاسر حیات او میدان مبارزه با مشکلات است و زندگی وی غرق در درد و رنج، حرف (فی) علاوه از معنی ظرفیّت، مقارن حرف لام نیز می‌باشد. گویند: إِنَّما أَنْتَ لِلْعَنَاءِ وَ النَّصَبِ. یا این که: إَنَّمَا أَنْتَ فِی الْعَنَاءِ وَ النَّصَبِ (نگا: روح‌البیان، کبیر). «کَبَدٍ»: درد و رنج. مشقّت و محنت. «فِی کَبَدٍ»: حال انسان است (نگا: روح‌البیان).]]

and for those of you who can't read it, it says, "it does appear to be some kind of wireless technology."
پایین تصویر نوشته شده است ‏، ‏" این باید نوعی تکنولوژی بی سیم باشد.‏ "

he appears to be leading his group in training exercises .
بنظر ميرسه گروهش را در تمرينات ورزش رهبري بکنه .

it appears to be another anomaly
،به نظر مي رسه يه هنجار شکني ديگه باشه

appears to be another victim jigsaw .
مشابه قتل هاي جيگساو .

apologies , there appears to be data corruption .
ببخشيد مثل اينکه فايل هاي مربوط سوخته هستند .

and there appears to be evidence of other fires.
و اونجا انگار شواهدي از يه آتشسوزي ديگه هم بود