From professional translators, enterprises, web pages and freely available translation repositories.
*gauge (engineering) a highly precise measurement instrument, also usable to calibrate other instruments of the same kind.
* gauge (engineering) a highly precise measurement instrument, also usable to کالیبراسیون other instruments of the same kind.
and the great thing with that is the fact that we can calibrate each one to be very, very specific to its location, to the angle of the sun, and also how the thing actually curls.
و نکته ی خارق العاده در مورد این اختراع این است که ما می توانیم هر کدام از آن ها را طوری تنظیم کنیم که نسبت به موقعیتش، نسبت به زاویه ی خورشید، و همچنین این که چگونه خم شود کاملا دقیق عمل کند.
psychologist philip zimbardo says happiness and success are rooted in a trait most of us disregard: the way we orient toward the past, present and future. he suggests we calibrate our outlook on time as a first step to improving our lives.
روانشناس فیلیپ زیمباردوعقیده دارد شادی و موفقیت ریشه در خصیصه ای دارد که اکثر ما به آن بی اعتنایی می ورزیم؛ دیدگاهی که نسبت به گذشته، حال، و آینده داریم. او معتقد است به عنوان اولین قدم در بهبود زندگی ما باید دیدگاهمان نسبت به زمان را تغییر دهیم.
in aviation terminology, the regional or local air pressure at mean sea level (msl) is called the qnh or "altimeter setting", and the pressure that will calibrate the altimeter to show the height above ground at a given airfield is called the qfe of the field.
در اصطلاحات فنی پرواز، فشار محلی یا منطقه‌ای در سطح دریا qnh و فشاری که آلتیمتر را کالیبره می‌کند تا ارتفاع بالای زمین را در یک منطقهٔ هوایی نشان داده شده مشخص کند ، qfe منطقه نامیده می‌شود.
