Results for cleaning services translation from English to Persian

services
دستگاه‌ها

cleaning .
هيچ اثري نمونه .

dry cleaning
خشک‌شویی

dry cleaning .
خشک شوئي .

cleaning equipment
تجهیزات پاکیزه‌سازی

we cleaning him .
اول پاكش ميكنيم .

cleaning and bugfixing
پاک‌سازی و رفع اشکال

cleaning up the bogs , .
پاک کردن باتلاقها .

i have your dry cleaning .
رخت‌هاي تميزتون را آوردم .

cleaning up. please wait...
در حال پاک کردن. لطفاً ، منتظر بمانید...

i'm just cleaning up.
من فقط دارم تميز ميکنم

always cleaning his feathers .
همیشه پر و بالش را تمیز میکنه .

cleaning the closets in the room
تمیزکردن کمد های اتاق

did you remember my dry cleaning .
خشک شويي من يادته .

um , i just was cleaning a bit .
داشتم كمي نظافت ميكردم .

okay , lets start cleaning up , okay .
باشه بهتره شروع کنيم به تميز کردن .

i will take care of cooking and cleaning
من نظافت و پخت و پز را به عهده خواهم گرفت

especially the aisle with cleaning products.
بخصوص ردیف مواد شوینده.

cleaning out the tanks with mrs. ericson.
به آقاي اريکسون هميشه تو تميز کردن مخزن ها کمک ميکرد

ga and cleaning your mouth with a shotgun. .
و دهنت را با تفنگ ساچمه اي تميز بكن .