Results for coco translation from English to Persian

coco .
درخت نارگيل .

look , coco what .
ببين ، کوکو چيه .

what is it , coco .
چي شده کوکو .

it s probably coco .
احتمالا کوکوئه .

coco , you bite him back .
کوکو ، تو هم اونو گاز بگيري .

no , coco unlocked the door .
نه ، کوکو در را باز کرد .

bombshell explodes at coco bongo .
تو كوكو بانگوبمب منفجر ميشه .

coco , claude is trying to work .
کوکو ، کلود داره کارشو انجام ميده .

its like mr . scrappy , you bite coco .
مثل اينکه آقاي اسکراپي تو آقاي کوکو را گاز بگيري .

coco . takes the eyes off the moon face .
کوکو شرمنده نفهميدم چي ميگه .

coco , remember , respect for the workplace .
کوکو ، احترام به محيط کار از يادت نره .

yosi . this is good man . this chocolat� coco .
يوسف ، اين آقا مرد خوبيه اسمش شکلات کاکائوييه .

wait there and ill go get the key . okay , coco .
همونجا بمون تا برم کليد را بيارم . باشه کوکو .

look at me straight , sweetie . coco , shes very nice .
به چشمهاي من نگاه کن عزيزم . کوکو ، اون دختر خيلي خوبيه .

just call me coco , everybody does . pleased to meet you .
به من بگو کوکو . همه همينو ميگن . از آشناييت خوشوقتم .

hey , why dont you let scrappy coco take your shift tonight .
هي ، چرا نميزاري اسکراپي کوکو امشب به جاي تو بره .

2 tickets to the charity ball at the coco bongo club , saturday .
دوتا بليط براي مراسم خيريه تو كلوپ كوكوبانگو ، شنبه شب .

come on out , scrappy , come on out . come to mama , mr . coco .
بيا بيرون آقاي اسکراپي ، بيا بيرون بيا پيش مامان آقاي کوکو .

quintanilla del coco is a municipality and town located in the province of burgos, castile and león, spain.
کینتانییا دل ککو (به اسپانیایی: quintanilla del coco) یک شهرستان در اسپانیا است.