Results for compulsory translation from English to Persian

compulsory labour
کار اجباری

he made it compulsory for prostitutes to wear the veil.
او فاحشه ها را مجبور کرد چادر بپوشند.

application of long press clearance to compulsory cleanup and lock application
application of long press clearance to compulsory cleanup and lock application

i wish iran to be a country where the hejab is not compulsory.
آرزو می‌کنم که ایران کشوری باشد که در آن حجاب اجباری نباشد.

education in benghazi, as is throughout libya, is compulsory and free.
بِنغازی یا بن‌غازی نام دومین شهر پرجمعیت لیبی و بندری در شرق آن کشور است.

iranian women - saying 'no' to compulsory hijabs since 1979 · global voices
زنان ایرانی - نه به حجاب اجباری از سال 1979

violence triumphed, the compulsory veil was imposed, but women's desire for free choice prevails beyond repression.
خشونت پیروز شد، حجاب اجباری تحمیل شد اما تمایل زنان به انتخاب آزاد، فراتر از سرکوب است.

and your movements among those who fall prostrate (along with you to allah in the five compulsory congregational prayers).
و (نیز) حرکت تو را در میان سجده‌کنندگان!

o people who believe! fasting is made compulsory for you, like it was ordained for those before you, so that you may attain piety.
اى اهل ايمان! روزه بر شما واجب شد چنان كه بر امّت‌هاى گذشته واجب شده بود، باشد كه پرهيزكار شويد

tertiary education, also known as higher education, refers to the non-compulsory educational levels that follow completion of secondary school or high school.
آموزش دوره سوم که به عنوان آموزش عالی نیز شناخته می شود، به سطوح آموزشی غیر اجباری اشاره دارد که در ادامه دوره متوسطه یا دبیرستان قرار دارد.

before the completion of two years' compulsory military service, the second world war broke out, and he served in poland, france, and russia.
در سال ۱۹۳۷ تحصیلاتش را به پایان رساند و دو سال به خدمت اجباری نظامی رفت که خدمت او با جنگ جهانی دوم همزمان بود و در لهستان، فرانسه، و روسیه خدمت کرد.

another code of the utmost importance, not only for the safety but also for the quality assurance of the maritime industry is the ism code. the code and its compulsory nature will be analysed in more detail in chapter 5, which follows.
یکی دیگر از کدهای بسیار مهم، نه تنها برای ایمنی، بلکه برای تضمین کیفیت صنعت دریایی، کد ism است. کد و ماهیت اجباری آن در فصل 5 که در ادامه می آید با جزئیات بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.

iranians who have lived with compulsory hijab-wearing for women in their country for the past 34 years under the islamic republic had radically different reactions to ermia's win:
ایرانیانی که از سی و چهار سال پیش تا کنون تحت فشارِ حجاب اجباری زندگی‌ کرده‌اند نظرات اساسن متفاوتی در مواجهه با برد ارمیا داشتند:

this chapter makes the international safety management (ism) code, which requires “a safety management system to be established by the ship owner or any person who has assumed responsibility for the ship (the ʺcompanyʺ)”, compulsory[15].
این فصل، کد مدیریت ایمنی بین‌المللی (ism) را ملزم می‌کند که «یک سیستم مدیریت ایمنی توسط مالک کشتی یا هر شخصی که مسئولیت کشتی («شرکت») را بر عهده گرفته است، ایجاد شود»، اجباری می‌کند[15].