Results for deficient translation from English to Persian

deficient .
ناکارآ .

and establish weight in justice and do not make deficient the balance.
در وزن کردن و برکشیدن (کالاها و در متر کردن و اندازه‌گیری چیزها) دادگرانه رفتار کنید و از ترازو مکاهید (و کم و کاست ندهید و کم‌فروشی نکنید). [[«الْمِیزَانَ»: ترازو. در اینجا میزان و سنجش، به معنی خاص خود مورد نظر است. یعنی در معامله چیزی کم و کسر نگذارند. بعضیها، میزان را در آیه 7 اسم آلت و به معنی وسیله سنجش، و در آیه 8 به معنی مصدری، یعنی وزن کردن، و در آیه 9 به معنی مفعولی، یعنی جنس موزون می‌دانند (نگا: قاسمی، کبیر).]]

and keep up the balance with equity and do not make the measure deficient.
در وزن کردن و برکشیدن (کالاها و در متر کردن و اندازه‌گیری چیزها) دادگرانه رفتار کنید و از ترازو مکاهید (و کم و کاست ندهید و کم‌فروشی نکنید). [[«الْمِیزَانَ»: ترازو. در اینجا میزان و سنجش، به معنی خاص خود مورد نظر است. یعنی در معامله چیزی کم و کسر نگذارند. بعضیها، میزان را در آیه 7 اسم آلت و به معنی وسیله سنجش، و در آیه 8 به معنی مصدری، یعنی وزن کردن، و در آیه 9 به معنی مفعولی، یعنی جنس موزون می‌دانند (نگا: قاسمی، کبیر).]]

conversely, ldl receptor synthesis proceeds when a cell is deficient in cholesterol.
درادامه، گیرنده‌های ldl بیشتر درست می‌شوند وقتی سلول کلسترول کافی دارد.

but when they measure out to others or weigh out for them, they are deficient.
امّا هنگامی که می‌خواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم می‌گذارند!

deficient expression of dna repair proteins due to an inherited mutation can cause increased risk of cancer.
نقص در بیان شدن بازسازی پروتئین‌های دی‌ان‌ای به دلیل جهش ارثی می‌تواند منجر به افزایش خطر سرطان شود.

most are acidic and many are very deficient in major plant nutrients which are washed away in the consistently moist soil.
بیشتر اسیدی می‌باشند و در خاک همواره مرطوب که که شسته می‌شوند از عناصر غذایی اصلی گیاه خیلی کمبود دارند.

surveys of employers continue to show that stem graduates are deficient in soft skills that are necessary for applying technical expertise to business problems
بررسی کارفرمایان همچنان نشان می دهد که فارغ التحصیلان stem مهارت های نرم افزاری کمتری دارند که برای کاربرد مهارت های فنی برای مشکلات تجاری ضروری است

two recent reports have specified the extent to which employers consider today’s college graduates to be deficient in soft skills.
دو گزارش اخیر نشان داده است که چه میزان کارفرمایان امروزه فارغ التحصیلان کالج را در مهارت های نرم افزاری کم قرار می دهند.

for the l/s ratio, if the result is less than 2:1, the fetal lungs may be surfactant deficient.
اگر نسبت لسیتین به اسفنگومیلین کمتر از 2:1 باشد، ریه‌های جنین کمبود سورفاکتانت دارد.

so, if there's a gene causing this trimming and if that gene mutates, then you get deficient trimming between adjacent brain areas.
بنابراین اگر یک ژن مسوول این جدا شدن باشه و این ژن جهش پيدا کنه، بنابراین اگر یک ژن مسوول این جدا شدن باشه و این ژن جهش پيدا کنه، بنابراین در کار جداسازی منطقه‌های مغز کاستی پیش میاد،

as a result, soft skills are being recognized as deficient in science, technology, engineering, and math (stem) graduates.
در نتیجه، مهارت های نرم افزاری به عنوان کمبود دانش آموختگان در زمینه علوم، فن آوری، مهندسی و ریاضی (stem) شناخته می شوند.

examples: v ari, tt cvn** c-hd: hydrogen-deficient carbon stars, similar to late g supergiants with ch and c2 bands added.
examples: v ari, tt cvn** c-hd: مشابه غول‌های گروه انتهایی g که در آن ترکیبات ch و c2 وجود دارند.