Results for deposit translation from English to Persian

deposit
ودیعه

deposit .
:سپرده .

safe deposit .
گاوصندوق .

bank of deposit .
بانک پس انداز .

deposit 55 cents , sir .
آقا 55 سنت بندازين .

make me a deposit of 5000
faire moi un dépôt de 5000

all the safe deposit boxes .
فقط همه صندوق هاي امن را .

for a deposit on a place .
واسه اجاره خونه .

on the safety deposit boxes?
صندوق هاي امانات پيدا کردي؟

the safety deposit boxes are mine.
اون صندوق هاي امانات مال منن

a single, oversized safe deposit box.
يه صندوق امانات بزرگ بوده

and deposit it into the bad guys account .
و به حساب سر كردشون ميريزن .

he put them in a safety deposit box , .
، او اونا گذاشته تو يک صندوق امانت مطمئن .

i put the money in a safe deposit box,
اونا رو توي صندق امانات بانك گذاشتم

if you were gonna rent a safety deposit box
...اکه ميخواستي يه صندوق امانات

i have a giant colorful check to deposit .
منم يک چک پول بزرگ براي نقد کردن دارم .

does your institution have a deposit insurance system?
آیا موسسه شما سیستم بیمه سپرده دارد؟

every month ill deposit what i can set aside .
هر ماه ، هر چقدر جمع کردم به حسابش واريز ميکنم .

he wonders if you ever is going to deposit the winnings .
ميخواد بدونه کي پولها را به حسابشون ميريزي .

safety deposit boxes that haven't been broken into yet?
که هنوز ندزديده باشنش؟