Results for destruction over time and natural... translation from English to Persian

natural disasters
بلایای طبیعی

natural disasters , accidents , et cetera .
حوادث طبيعي و تصادفات و غيره .

"adaptation and natural selection.
"adaptation and natural selection.

time and date
زمان و تاریخ@ title: tab

it changes over time.
در طول زمان تغییر میکنه.

natural killer and natural killer–like cells
سلول های کشنده و شبه کشنده طبیعی

agency time and resources.
اينجا بدون اجازه استفاده شده

korganizer time and date configuration
پیکربندی زمان korganizername

so over time, time and space have compressed because of this.
پس به همين دليل در طول زمان، فضا و زمان فشرده شده اند.

automatically updates time and date?
زمان و تاریخ تلسکوپ به طور خودکار تنظیم شود ؟

thatll suck some power . over time .
خيلي برق ازباطري ميکشه ، بيشتر از بقيه .

over 100 times and buried alive .
بيش از 100 ضربه وارد شده . و زنده زنده دفن شده است .

copd usually gets gradually worse over time and can ultimately result in death.
معمولاً copd با گذشت زمان وخیم‌تر می‌شود و می‌تواند در نهایت به مرگ ختم شود.

how does television evolve over time, and what does this say about our society?
تلویزیون در طول زمان چگونه تکامل یافته است، و درباره جامعه ما چه می گوید؟

kung fu . hard work over time to accomplish skill .
کونگ فو ، سخت کار کردن و اضافه کاري براي بالاتر بردن مهارت .

a song must be heard in sequence over time, and you must play it back in sequence over time.
یک آهنگ باید در یک توالی در طول زمان شنیده شود، و شما باید آن را در یک توالی در طول زمان باز‌پخش کنید.

a correlation in bmi changes over time has been found among friends, siblings, and spouses.
تغییراتی در رابطه با bmi در طول زمان در بین دوستان٬برادرها و همسرها یافت شد.

== academics ==the university started with two faculties: humanities and natural sciences.
دانشگاه با دو دانشکده آغاز به کار کرد: علوم انسانی و علوم طبیعی.

"the neighborhood or rules could change over time or space.
همسایگی و یا قانون ها میتوانند در طول زمان یا مکان تغییر کنند.

a quran which we unfolded gradually, that you may recite to the people over time. and we revealed it in stages.
قرآنی است که آن را (در مدّت بیست و سه سال به گونه‌ی آیه‌ها و بخشهای) جداگانه فرستاده‌ایم تا آن را آرام بر مردم بخوانی (و بدین وسیله جذب دلها و اندیشه‌ها شود و در عمل پیاده گردد) و قطعاً ما آن را کم کم و بهره بهره فرستاده‌ایم (نه یکجا و سرِهم). [[«قُرْآناً»: منصوب به اشتغال است. «فَرَقْنَاهُ»: جدا جدا و بهره بهره‌اش کرده‌ایم و در زمانهای متفاوت فرستاده‌ایم. «عَلَی مُکْثٍ»: به آرامی و تدریجی. «نَزَّلْنَاهُ تَنزِیلاً»: قرآن را بخش بخش بر حسب وقائع و به مقتضی حکمت نازل نموده‌ایم. تنزیل عبارت است از انزال تدریجی.]]