Results for dictate translation from English to Persian

dictate .
ديکته کردن .

call me to dictate the code
با من تماس بگیرید تا کد را دیکته کنم

jones doesn't get to dictate the terms
جونز زندانيه و براي ما تعيين تکليف نميکنه

city ruies dictate that aii head coaches have to be facuity .
قانون هاي شهر گفته كه تمام سرمربيها بايد در هيئت علمي باشن .

the accuracy of the approximation of the psf will dictate the final result.
دقت psf تخمین زده شده، کیفیت نتیجه بدست آمده را تعیین می کند.

if i come up and i dictate to the band that i want to play like this and i want the music to go this way, and i just jump right in ...
اگر من بیام و به گروه دیکته کنم که من میخواهم اینگونه بنوازم و میخواهم که موسیقی اینطور باشه، اگر من بیام و به گروه دیکته کنم که من میخواهم اینگونه بنوازم و میخواهم که موسیقی اینطور باشه، من فقط پریدم درست وسط این...

everybody who is my dad's age, male in the community, is my father by default -- my uncles, all of them -- and they dictate what my future is.
هر مردی که در جامعه ی ما هم سن پدرم بود، به صورت پیش فرض پدر من است-- عموهایم، همه‌شان-- و آن ها آینده ام را به من دیکته می‌کردند.

rule 7: this rule, combined with rule 5 and rule 6 dictates the importance of appropriate judgement and seamanship to “determine if risk of collision exists”. although it is plausible for this kind of risk assessment and mitigation to be generated from a remote‐control station, the “scanty radar information” phrase indicates once again the importance of the audio and visual information to a human presence on board
قانون 7: این قانون، همراه با قانون 5 و قانون 6، اهمیت قضاوت و دریانوردی مناسب را برای "تعیین اینکه آیا خطر برخورد وجود دارد یا خیر" دیکته می کند. اگرچه این نوع ارزیابی و کاهش ریسک از یک ایستگاه کنترل از راه دور قابل قبول است، عبارت "اطلاعات رادار ناچیز" بار دیگر اهمیت اطلاعات صوتی و تصویری را برای حضور انسان در کشتی نشان می دهد.