Results for donations translation from English to Persian

donations
صدقه

learn more about power red donations.
بیشتر در مورد نیروی اهدا‌ی خون یاد بگیرید.

but i don't want my donations spent on advertising.
ولی نمی خواهم پولم روی تبلیغات خرج شود.

people will send you donations when you're in that condition.
و مردم برای شما به عنوان آدم های ناتوانی خواهند شناخت و برای شما کمک های خیریه خواهند فرستاد.

but we don't like to see our donations spent on advertising in charity.
ولی ما مایل نیستیم ببینیم که کمک هایمان برای خیریه ها روی تبلیغات خرج شود.

i am also shaving for donations to help support these children and families financially.
دلیل دیگری که من موهام رو می‌تراشم اینه که بتونم به کودکان سرطانی و خانواده اون‌ها از نظر مالی کمک کنم.

the video's inspired over 26,000 dollars in donations to end domestic violence.
ویدئو الهام‌بخش 26,000 دلار کمک مالی برای پایان بخشیدن به خشونت خانوادگی شد. ویدئو الهام‌بخش 26,000 دلار کمک مالی برای پایان بخشیدن به خشونت خانوادگی شد.

donations are collected in order to promote charitable missions like saving cows from slaughter or helping to feed poor people.
کمک‌های مالی به منظور ترویج ماموریت‌های خیریه مانند صرفه جویی در کشتار گاو و یا کمک به تغذیه مردم فقیر جمع آوری می‌شود.

and it's investments, not donations, not loans, but investments that have a dynamic return.
و این یک سرمایه گذاری است، نه هدیه یا وام، اما سرمایه گذاری که بازگشت پویایی را دارد.

and that, of course, is the reason why all of you are making such generous and wonderful donations to these nice folks.
و این البته، دلیل این است که چرا همه شما کمک های سخاوتمندانه و شگفت آوری به این قوم نجیب می کنید.

the growth of a public library system in the united states started in the late 19th century and was much helped by donations from andrew carnegie.
گسترش کتابخانه‌های عمومی در ایالات متحده به اواخر قرن نوزدهم میلادی بازمی‌گردد و تا حدود زیادی متاثر از اهدا کتاب‌هایی است که به وسیله اندرو کارنگی (andrew carnegie) صورت گرفت.

he is offering a purse, as symbol of the donation he made to the church, while she is holding a scroll, symbol of the donations she made.
کنستانتین نهم در حال نگهداشتن کیفی پر از جواهر که سمبل نذر او به کلیسا است و ملکه زو در دست خود کتیبه‌ای دارد که سمبل اهداء ملکه به کلیسا می‌باشد.

it took five years in total to construct and cost around $1.5 million to build, which was collected from donations of the 21,000 residents of the town.
ساخت این مجسمه ۵ سال زمان برده و حدود ۱٫۵ میلیون دلار هزینه ساخت این مجسمه بوده است، که از کمک‌های مالی ۲۱٬۰۰۰ ساکن این شهر تامین شده است.

we had about 20 people who made donations -- we raised $150,000 in donations for children's charities -- who flew with us.
ما حدود ۲۰ نفر آدم داشتیم که اهدا کرده بودند -- ما ۱۵۰۰۰۰ تا اعانه برای کمک به خیریه‌های کودکان جمع کردیم -- که با ما پرواز کردند.

and earlier this year, there was a troubling incident where people who had made donations to rospil through a payments processing system called yandex money suddenly received threatening phone calls from members of a nationalist party who had obtained details about donors to rospil through members of the security services who had somehow obtained this information from people at yandex money.
در اوایل امسال یه حادثه دردسر سازی اتفاق افتاد که کسانی که از طریق یه سیستم پردازش پرداخت به اسم "یاندکس مانی" به راسپیل پول اهدا کرده بودند، به سرعت پیام تهدید آمیزی از اعضا حزب ملی دریافت کردند که اين اعضاي حزب ملي اطلاعات زیادی رو درباره اهدا کننده گان به راسپیل از طریق افراد اطلاعات امنیت به دست آورده بودن که اونا هم اطلاعات رو از طریق افراد یاندکس مانی گرفته بودند.

keywords: social capital, knowledge collection, knowledge donation, organizational performance
واژه‌هاي كليدي سرمایه اجتماعی، جمع آوری دانش، اهدای دانش، عملکرد سازمانی