Results for drifting translation from English to Persian

low drifting
جریان کم

im drifting .
شناور .

drifting out to sea.
داشت به سمت داخل دريا مي رفت

ceaselessly drifting for days on end , .
براي گذراندن روزها بوديم به‌نحوي که هيچ‌يک .

and the patients started drifting in.
و بیمارها شروع کردند به داخل آمدن.

but why are reggie and i drifting out to sea .
چرا من وريجيبه سفر بدون مقصد دريايي رفتيم .

fine , then . its you and mom . youre drifting out to sea .
خوب ، جالبه . اين تو و مامان هستين به يک سفر دريايي بدون مقصد رفتين .

later, he is found drifting by a passing cargo ship.
بزودی معلوم می‌شود که جزیره خالی از سکنه است.

she had been drifting in and out of consciousness for several months.
او دوبار ازدواج کرد و دختری داشت که در دوسالگی درگذشت.

and it's always drifting. the pack ice is always drifting.
یخ هایی که دائم در حال تغییر و حرکت اند.

people are drifting by the thousands , looking for jobs , for greener grass .
مردم دسته دسته اين ور و اون ور دنبال كار ميگردن . حتي چيدن سبزي .

drifting recursive fractal cosmic flames. written by scott draves; 1997.
ژنراتور فراکتال تکراری دیگر. توسط اسکات دراوز نوشته شده است.

while coming back home from a journey, i saw you drifting in the river and saved you.
وقتي از سفر به خونه برميگشتم، من تو رو توي رودخانه ديدم و نجاتت دادم.

in the middle of the pacific, they encounter a drifting boat that seems to be taking on water.
در بین راه به جوانی مرموز با بازی بیلی زین که بازمانده یک کشتی غرق شده‌است پناه می‌دهند.

all around us, still clumsily drifting about in its primeval soup of culture, is another replicator.
همه جا اطراف ما، هنوز ناشیانه در سوپ اولیه فرهنگ این سو و آنسو می‌رود، یک بازتولیدگر دیگر هست.

it's a book on culture, and, as you can see, culture is rapidly drifting around.
این کتابی است در مورد فرهنگ و همانطور که می بینید، فرهنگ به سرعت بی اختیار می چرخد.

i was skiing into headwinds for nine out of the 10 weeks i was alone last year, and i was drifting backwards most of the time.
من سال گذشته از ده هفته ی سفرم نه هفته رودر خلاف جهت باد اسکی می کردم و بیشتر وقت داشتم به عقب حرکت می کردم.

so the very simple idea was to use the ancient technique of sailing and tacking of the wind to capture or intercept the oil that is drifting down the wind.
خُب ایده بسیار ساده این بود که با استفاده از روش های بسیار قدیمی دریانوردی و مسیریابی باد به جمع آوری نفت بپردازیم و مسیریابی باد به جمع آوری نفت بپردازیم که به معنی اینه که در جهت باد حرکت کنیم.

such is allah, your rightful lord. what then is there after the truth but error? whither away then are ye drifting!
آن است خداوند، پروردگار حقّ شما (دارای همه این صفات)! با این حال، بعد از حق، چه چیزی جز گمراهی وجود دارد؟! پس چرا (از پرستش او) روی گردان می‌شوید؟!

in both the u.s. and japan, the m30/leopard has been used for drifting, as it can take parts from other nissans and is rear-wheel drive.
اینفینیتی ام (infiniti m) خودرویی است که از سال ۲۰۰۲–کنون (m sedan)/>۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲ (m۳۰ coupe)در ژاپن و ژاپن تولید شده‌است.